البتّه امروز تبلیغات پیچیده است، روشهای سیاسی بسیار موذیانه است؛ مثل دوران جنگهای صلیبی نیست که از اطراف اروپا دولتهای مسیحی، هر کدام یک پرچمی دست گرفتند و سربازان و مردم خودشان را کشاندند به سمت مرکز دنیای اسلام؛ کار را با دقّت، با پیچیدگی، با حفظ ظواهر، حتّیالمقدور تا بشود با حفظ ظاهرِ شعارهایی که امروز میدهند، پی میگیرند؛ نمیخواهند وانمود بشود که اینها با اسلام دشمنند؛ میخواهند پردهپوشی کنند و ضربه بزنند؛ این است که کار مشکل شده است. برای بسیاری از مردم در سطح عالم، فهم این هدف خبیث دشوار شده است لکن یک جاهایی ظاهر میشود؛ مثلاً همین مسئلهی بوسنی و هرزگوین که یک کشور مسلمان اروپایی است. خب، در اینجا آشکار شد که عامل عمدهی اینکه در مقابل مظلومیّت این ملّت [سکوت کردند، چیست]. این ملّت، اروپاییالاصلند، مهاجر نیستند؛ اینها از همان اسلاوهایی هستند که در آن منطقه میلیونها بلکه شاید بشود گفت صدها میلیون اسلاو، امروز در اطراف و اکناف اروپا از جمله در روسیه و در بعضی از کشورهای دیگر زندگی میکنند. نژاد اسلاو، یک نژاد اروپایی است. اینجور نیست که مسلمانانی بودهاند که یک وقتی به آنجا مهاجرت کردهاند و زاد و ولد کردهاند؛ نه، مسلمانِ بومی منطقه هستند؛ اروپاییاند. با اینکه این قوم، یک قوم بومی است، آنجا خانهی او است، سرزمین او است، اشغالگر نیست، بیگانه نیست، از خانهی خود دفاع میکند، میخواهد در کشور خود، خودش حکومت کند، اقوام دیگر بر او حکومت نکنند، بهخاطر این داعیهی حق، اینجور مورد ظلم و فشار و کشتار و قساوت و جلّادی قرار گرفته، همهی دنیای قدرتمند هم که میتوانند و نفوذ دارند و دستشان میرسد، نشستند همینطور تماشا میکنند! این هیچ عاملی ندارد جز اینکه اینها مسلمانند.