بیانات و مکتوبات سال 1371


امروز هر یک نفر از ما که زبان باز میکند به دین، باید چند چیز را رعایت بکند: اوّلاً اتقان را، سخن سست ناگفتن را. امروز حرف ما، سخن ما زیر ذرّه‌بین دشمنها است. مخاطبین ما مورد تهاجم دشمنها هستند از لحاظ فکری و ذهنی. ما باید خیلی مواظب باشیم که مطلب درست بگوییم، مطلب قوی بگوییم، مطلب مستند بگوییم؛ حتّی با کودکان که حرف میزنیم. فرق است بین اینکه انسان، مطلب ساده بگوید یا مطلب غلط بگوید. ساده‌گویی، آن چیزی است که مطلوب است برای مخاطب ساده‌ذهن مثل کودکان، مثل عوام‌النّاس که دور از مفاهیم هستند؛ ساده‌گویی برای اینها لازم است. امّا غلط‌گویی نه، که ما خیال کنیم حالا من که میخواهم برای این عدّه مردم صحبت کنم، چه لزومی دارد دنبال یک کتاب معتبر بگردم؟ خب، حالا همین کتابهایی که هست، ولو غیر معتبر نخیر، ما به دانش‌آموز سال اوّل هم که جمع و تفریق درس میدهیم، وقتی ۲ را با ۲ جمع میکنیم ۴ درمی‌آید؛ این را به او یاد میدهیم. ده سال بعد هم که او پیش رفت در ریاضیات و یاد گرفت، یا بعدها که در رشته‌های ریاضیات عالی پیشرفت پیدا کرد، باز هم این ۲ را که با ۲ جمع کنند، ۴ درمی‌آید. آن که از اوّل درس دادیم به او، با آن که آخر یاد خواهد گرفت یکی است. این‌جور نباشد که ما یک چیزی به کسی بگوییم که اگر سواد او، معلوماتش، سطح فکرش بالاتر رفت و بهتر شد، ناگهان نگاه کند ببیند آن حرفی که ما به او داده بودیم، سست از آب درآمد؛ اتقان.

«5»