نکتهی سوّم، خسته نشدن از مراجعهی مردم. البتّه این یکی خیلی سخت است؛ این از همهی آنها سختتر است. بخصوص دستگاههایی که مُراجع دارند بعضی از دستگاهها مُراجع ندارند؛ آنها راحتند از مراجعات مردم و از برخورد با مردم خسته نشوند. خسته شدن، عکسالعملهای نادرست ایجاد میکند؛ مواظب باشید خسته نشوید. دستگاههای مختلفی که مُراجع دارند، یک بخشی را بگذارند برای پاسخ به مراجعین، از آدمهای شایستهی این کار حلیم، باظرفیّت، باجنبه، پُرحوصله و با تعدّد4 که مردم بدانند یک جایی هست حرف آنها را میشنود؛ مخصوصاً دستگاههای قضائی؛ مخصوصاً دستگاههای قضائی؛ دستگاه قضائی باید جوری باشد که مردم، هر جایی که اندک تجاوزی به حقّشان شد چه از ناحیهی آحاد مردم، چه از ناحیهی مسئولین دلشان خوش باشد و بدانند و بگویند حالا که تو این تجاوز را کردی، این تعدّی را کردی، من خواهم رفت دستگاه قضائی و حقّم را خواهم گرفت. باید این باور در دل مردم باشد. دستگاه قضائی باید اینجوری باشد. دستگاه قضائی همان [طور باشد] که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) فرمود به دو نور دیدهاش و دو گوهر تابناک آفرینش: کُونا لِظالِم خَصماً وَ لِلمَظلومِ عَوناً؛5 ظالم آن نیست که حتماً سبیل از بناگوش دررفته باشد؛ نه، ممکن است یکی خیلی هم ظاهرالصّلاح باشد امّا ظالم باشد و ظلم بکند؛ مردی به زن خودش، پدر و مادری به فرزندان خودشان، فرزندی به پدر و مادر خودش، همکاری به همکار خودش ظلم کند؛ ظلم اینجوری است؛ ظلم و تعدّی به حقوق. با هر کس که ظالم است، خصم باش خصم غیر از دشمن است نه اینکه بغض او در دلت باشد؛ نه، یعنی طرف مقابل او باش، با او طرف باش. خصم یعنی این: با او طرف باش؛ بخواه که حقّ مظلوم را از او بگیری. وَلِلمَظلومِ عَونًا؛ و برای مظلوم هر که هست کمک باش؛ نگو به من چه! نگو من همین فرمول ظاهری کارم را انجام میدهم. و مظهر اعلی و اتمّ این در دستگاههای قضائی است؛ و البتّه دستگاههای دیگر هم همینجور است؛ منتها دستگاه قضائی بیشتر است. پُرحوصله در برخورد با مردم [باشید].