لازم است که من از همین فرصت استفاده کنم و به مردم عزیز چهارمحال و بختیاری سلام بفرستم. این دو روزی امروز روز سوّم است که من مهمان این مردم هستم و در اینجا هستم، حقیقتاً احساس آرامش میکنم؛ میبینم صفای این مردم را، میبینم ذوقیّات و استعداد این مردم را. از جملهی چیزهایی که در این استان بسیار جالب است، آن نیروی فرهنگی و ذوقیّات و استعدادهای فرهنگی این مردم است؛ اهل ادبیّاتند، اهل شعرند. در همین محلّ لِبْد که ما هستیم، از این سینهکش که بالا میرفتیم، دیدم که یکی از آقایان مشغول شعر خواندن شد؛ گوش کردم ببینم شعرها شعرهای بیربطی است که دیدم نخیر، شعرها بسیار شعرهای خوبی است؛ هم مضامینش خوب است، هم الفاظش الفاظ خیلی خوبی است و این آقا مبالغی این شعرها را همینطور پُر جوش و خروش خواند. گفتم این شعرها مال کیست؟ گفت پدرم گفته اینها را؛ گفتم تو سواد داری؟ گفت نه! این آقا سواد نداشت امّا [شعری] به قدر یک قصیدهی مفصّل را با کمال متانت و استواری و مثل یک انسان باسوادِ خوب، از بر میخواند! یا همین جا که الان در این چادر نشستیم، این آقایی که صاحبخانهی ما است، با شعر و با نثر و مانند اینها، بنا کرد با ما حرف زدن. حقیقتاً انسان از سطح فرهنگ این مردم لذّت میبرد؛ با اینکه سواد، سواد رسمی نیست امّا روح فرهنگی و استعداد فرهنگی هست و آدم وقتی اینها را میبیند، هزاران بار لعنت میفرستد بر آن خوانین خبیث و سلاطین خبیثتر از خوانین که سالهای متمادی مردم را عقب نگه داشتند، بیسواد نگه داشتند، محروم نگه داشتند؛ از اینها استفاده کردند، اینها را دوشیدند بدون اینکه فایدهای به اینها برسانند. امیدواریم انشاءاللّه در دوران جمهوری اسلامی جبران بشود. البتّه بخش زیادی از عشایر این کشور بحمداللّه در دوران جمهوری اسلامی به سروسامان نسبی رسیدهاند؛ این جاها هم انشاءاللّه بایستی هرچه زودتر به سروسامان برسند. انشاءاللّه موفّق باشید. حالا اگر خواستید آمار این کارهایی را که شده است به تفصیل بدانید، هم جناب آقای میرزاده، هم جناب آقای بشارتی اینجا هستند، میتوانید از آقایان سؤال بکنید که بگویند و مردم هم مطّلع بشوند. والسّلامعلیکمورحمةاللّه