و اینجا میرسیم به دوّمین نکتهای که مورد نظر من بود که عرض بکنم و آن مسئلهی وحدت است. امروز دشمنان اسلام درصددند که وسیلهی اختلاف پیدا کنند؛ چه اختلاف قومی، چه اختلاف مذهبی. حالا در افغانستان شما نگاه کنید، عین همان حوادثی که میخواستند در اوّل انقلاب ایران در اینجا به وجود بیاورند، در آنجا همان نقشهها را دشمن دارد تعقیب میکند. البتّه اینجا وجود یک رهبر نافذالکلمهی قویّ متوکّل علیاللّه و بااستقامت در راه خدا، مثل امام (رضوان اللّه تعالی علیه) مانع شد از پیشرفت نقشههای آنها. اینجا هم سعی کردند قومیّتها را در مقابل هم قرار بدهند. در کشور ما فارس هست، ترک هست، عرب هست، بلوچ هست، ترکمن هست، لُر هست؛ سعی کردند اینها را در مقابل هم قرار بدهند؛ از یاد اینها ببرند که اینها همه ایرانیاند. خب، ملّت ایران بهوش بودند؛ یک مدّت کوتاهی جنجالی درست کردند بین مردم لکن دشمنها نتوانستند موفّق بشوند. در اوایل انقلاب حتّی اینجا خرمنها را آتش میزدند در نقاطی که اختلاف مذهبی بود، سنّی و شیعه بودند؛ مثل بعضی از قسمتهای شمال ما و بعضی از قسمتهای جنوب ما. خرمنها را آتش میزدند برای اینکه هر گروهی به گروه دیگر بدبین بشود؛ شیعه بگوید سنّی بود، سنّی بگوید شیعه بود؛ خرمنها را آتش میزدند، جنایتها میکردند. از این کارها خیلی سعی کردند در ایران انجام بدهند؛ در کردستان یکجور، در بلوچستان یکجور، در ترکمنصحرا یکجور. الان همین کارها را و همین نقشهها را در افغانستان دارند دنبال میکنند [بین] اقوام مختلف: این یکی بلوچ است، این یکی پشتو است، این یکی تاجیک است، این یکی اُزبک است، این یکی هراتی است، این یکی شیعه است، این [یکی] سنّی است. اینها را تلقین میکنند.