نکتهی دوّم این است که ما در باب دانشگاهها اعتقادمان این است که دانشگاههای کشور نمیتوانند از مشی کلّی ادارهی کشور جدا باشند؛ چنین چیزی ممکن نیست. مدیریّت در دستگاه دانشگاه بایستی تمرکز پیدا بکند در آن بخشی که محلّ وصل دانشگاه به دولت است، و آن عبارت است از وزارتخانه؛ یعنی همین وزارت آموزش عالی یا وزارت آموزش پزشکی در آن بخش دیگر؛ این مبنای اصولی ما است. اگر فرض کنیم که در برنامهها پیشبینی بشود که جوری حرکت بکنیم که دانشگاهها بکل بتوانند جدای از سیاست عمومی کشور که سیاست انقلاب است حرکت بکنند، نه، این را ما قبول نداریم؛ ما این را فساد دستگاه آموزش عالی میدانیم. اگر آنچنانکه بعضاً به گوش میرسد در برنامهی پنج سالهی دوّم زمزمهی این حرفها باشد، باید آقایان توجّه بکنید که این زمزمه، زمزمهی مخالف مصلحت است؛ مخالف صلاح نظام است. دانشگاهها بایستی مثل همهی دستگاههای کشور در محدودهی کلّی نظام اسلامی ملاحظه بشوند و دیده بشوند و سیاست واحدی باید بر اینها حاکم باشد. اینجور نباشد که اگر دشمن توانست یک سرمایهگذاریای بکند در یک گوشهای از گوشههای این کشور حالا گیرم دانشگاه هم نه؛ در یک بخشی، فرض بفرمایید فلان منطقهی آزاد تجاری بتواند یک حرکت ضدّ اهداف نظام به وجود بیاورد؛ ما نباید چنین امکانی را اصلاً به دشمن بدهیم . حالا در دانشگاه که دیگر خیلی مسئله از این هم بالاتر است. فرض بفرمایید که دشمنان حرکت اسلامی و انقلابی کشور، بیایند در دانشگاهها سرمایهگذاری بکنند و کاری بکنند که بتوانند دانشگاهها را بکشانند به سمت متضادِّ با سیاستهای جمهوری اسلامی یعنی همینهایی که ما داریم حالا عرض میکنیم، درست عکس اینها چنین چیزی قابل قبول است برای نظام انقلابی ما و برای مردم مسلمان ما؟ هرگز چنین چیزی مورد قبول نیست.