عرض کنم حضور شما که حالا چیزهای دیگری هم ما نوشتیم اینجا که دیگر وقت نیست، ظاهراً اذان هم تمام شد و وقت نماز است [امّا] یک نکتهی دیگری که حالا در صحبتهای آقای دکتر معین هم خوشبختانه یک اشارهای بود و من نمیدانم چقدر روی این مسئله کار شده، این [است که] دانشجویان را بایستی به رشتههای مورد علاقهشان سوق داد تا ابتکارشان و نبوغشان اگر دارند ظاهر بشود. ما گاهی در تلویزیون میشنویم با یک دانشجویی مصاحبه میکنند، میگویند آقا شما با میل خودتان این رشته را رفتهاید؟ میگوید نه؛ خب، سبک کنکور ما اینجوری است؛ سبک مسابقات ورودی دانشگاهها اینجوری است. هرچه ممکن باشد از این ضعف ما کناره بگیریم، بهتر است. ببینید آقایان! اگر ما استعداد کسی را مورد توجّه قرار دادیم و او را در همان جایی که استعداد او و میل او هست به کار گماشتیم، امروز هم پیدا شدن ابوعلی سیناها و محمّدبنزکریّایرازیها و امثال اینها بعید نیست. نباید تصوّر کرد که چون امروز دنیا در علم خیلی پیشرفتهتر از ما [است] و ما از لحاظ علمی عقب هستیم، پس شکوفایی نبوغها و استعدادها ممکن نیست؛ نه، اینجور نیست. شکوفایی نبوغها و استعدادها در آن زمانی که اتّفاق افتاده، اینجور نبوده است که در زمینهی رواج پیشرفتهای علمی پیش آمده باشد؛ اصلاً این یک چیز دیگر است. رواج پیشرفت علمی برای آموختن، چیز خوبی است، برای دانشجوی متوسّط یک امر خوبی است امّا برای دانشجوی ممتاز، شرایط گوناگون میتواند حقیقتاً منفجر کند استعداد او را و سرچشمهی استعداد او را باز بکند. باید گشت این دانشجوها را پیدا کرد؛ و این نخواهد شد، مگر اینکه هر کسی در رشتهی خودش کار بکند؛ در آن جایی که دوست میدارد، در آن جایی که استعدادش را دارد و برای آن در حقیقت آفریده شده، تا بتواند نبوغ او ظاهر بشود و استعداد او ظاهر بشود؛ وَالّا اگر جای برخلاف میل و رغبت و استعدادش گماشته بشود، اصلاً اگر استعدادی هم در باطن باشد، ظهور نخواهد کرد. یکی از راههای آن همین مسئلهی دانشجوی بومی است که سبک دانشگاهها را جوری بکنید که در بیرجند، در زاهدان، در مشهد، در اصفهان، در شیراز بحمداللّه مراکز دانشگاهی امروز همهجا تقریباً هست ؛ اکثر شهرها یا بسیاری از شهرها هست بتوانند دانشجوی خودشان را جذب کنند؛ مگر افرادی که حالا یک وضع استثنائی داشته باشند، آنها منتقل بشوند و جابهجا بشوند. این هم یک برنامهریزی لازم دارد که انشاءاللّه دنبال این کار هم آقایان باشند.