این محبّت و علقهای که وجود دارد، این یک وظیفهای را بر دوش ما میگذارد. وظیفه این است که ما باید به ممشیٰ3 و روش آن بزرگوار عمل کنیم؛ هم در عمل شخصی، هم در عمل اجتماعی و عمومی. راه همین راهی است که امروز به فضل الهی، انقلاب جلوی پای مردم ما گذاشته است؛ این همان راه حضرت فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) است؛ خودسازی و جهانسازی؛ هم به خود رسیدن، به معنای پرداختن به عمران و آبادی این جانی که جسم ما محترم به آن است، که فاطمهی زهرا(سلام اللّه علیها) «کانَت تَقومُ فی مِحرابِ عِبادَتِها حَتّی تَوَرَّمَ قَدَماها»؛4 این دختر جوان، این بانویی که در هنگام شهادت هجده سال داشت، آنقدر ایستاد به نماز، آنقدر عبادت کرد که ساقهای پای مبارک او ورم کرد! این مسائل خودسازی او، عبادت او شوخی است؟ این خانم با این منزلت، با این مقام، کار منزل را هم خود او میکرد؛ پذیرایی از شوهر و فرزندان هم برعهدهی خود او بود که روایاتی که دربارهی دستاسِ5 فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) است، فراوان و متعدّد است.