بیانات و مکتوبات سال 1371


در آن روزی که اروپایی‌ها تازه صنایع را در اوایل قرن نوزدهم به وجود آورده بودند و سرمایه‌داران غربی کارخانه‌جات فراوان را اختراع کرده بودند، احتیاج به نیروی کار ارزان و بی‌توقّع و کم‌دردسر داشتند، [لذا] زمزمه‌ی آزادی زن را از آن روز بلند کردند برای اینکه زن را از داخل خانواده‌ها بکشانند به داخل کارخانه‌ها و به‌عنوان یک کارگر ارزان از او استفاده کنند، جیبهای خودشان را پُر کنند، زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آنچه به‌عنوان آزادی زن در غرب مطرح است، دنباله‌ی همان داستان و همان ماجرا است. لذا ظلمی که به زن در فرهنگ غربی شده است و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ و ادبیّات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بی‌سابقه است. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شده است امّا این ظلم عمومی و فراگیر و همه‌گیر، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است. زن را به‌عنوان وسیله‌ی التذاذ مردان معرّفی کردند و اسمش را گذاشتند آزادی زن، در حالی که در واقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن بود، نه آزادی زن. نه‌فقط در عرصه‌ی کار و فعّالیّت صنعتی و امثال آن، در عرصه‌ی هنر و ادبیّات هم به زن ظلم کردند. شما امروز نگاه کنید در آثار هنری، در داستانها، در رمان‌ها ، در نقّاشی‌ها، در انواع کارهای هنری، ببینید که با چه دیدی به زن نگریسته میشود؛ آیا جنبه‌های مثبت، ارزشهای والایی که در زن هست، مورد توجّه قرار میگیرد؟ آن عواطف رقیق، آن مهر و خوی مهرآمیزی که خدای متعال در زن به ودیعه گذاشته است، خوی مادری، روحیه‌ی نگهداری از فرزند و تربیت فرزند، یا نه، جنبه‌های شهوانی و به تعبیر آنها عشقی که این تعبیر غلط و نادرستی است؛ این شهوت است، نه عشق زن را این‌جور خواستند پرورش بدهند و این‌جور عادت بدهند؛ به‌عنوان یک موجود مصرف‌کننده‌ی دست‌ودل‌باز و کارگر کم‌توقّع و کم‌طلب و ارزان.

«14»