بیانات و مکتوبات سال 1371


در باب ورزش، حرف زیادی نیست که عرض بکنم جز اینکه برنامه‌های شما را شنیده‌ام؛ آن برنامه‌ی صبح زود3 را و توصیه‌های ورزشی را که خیلی خوب اجرا میشود و خیلی خوب تنظیم میشود [می‌شنوم]. البتّه حالاها من به خاطر فصل موفّق نیستم که بشنوم؛ چون این روزها ساعت پنج و نیم اذان است و طبعاً حول و حوش اذان، ماها فرصت نمیکنیم که به رادیو گوش بدهیم. تابستان چرا، اتّفاقاً در آن ساعت من خودم مشغول ورزشم، و آن وقتی است که ما میرویم معمولاً به ارتفاعات اطراف تهران و می‌شنوم آن توصیه‌ها را؛ خیلی خوب است. همچنین ورزش آقای شیرخدا و بقیّه‌ی آقایان ورزش باستانی هم خیلی خوب است، البتّه کوتاه است، نامنظّم است، آنهایی که در گود رفته‌اند و ورزش کرده‌اند، مرتّب ایراد به ذهنشان می‌آید. امّا خب بالاخره برای رادیو خوب است. میدانم که با ضرب آقای شیرخدا، کسی در خانه‌اش ورزش نمیکند! نمیشود ورزش کرد؛ نه میشود گبرگه4 گرفت، نه میشود که بقیّه‌ی کارها را کرد. ولی خب، یک چیزی است، بخصوص که ورزش ایرانی است و زنده نگه‌داشتن آن خیلی خوب است؛ منتها به نظر من هر چه این را بهتر و زیباتر اجرا کنید، به مقصود شما نزدیک‌تر خواهد شد. شعرهای خوب انتخاب کنید. چند نفرند آقایان؟ نمیدانم حالا کدامشان هستند، من نمیتوانم تشخیص بدهم؛ چون با صدا اینها را می‌شناسم. بعضی‌هایشان شعرهای خوبی میخوانند، خیلی از اوقات شعرهای حکمت‌آموز فردوسی را میخوانند یا از سعدی میخوانند که خوب است؛ به هر حال کار جالبی است، یک کار زیبایی است مجموعاً در رادیوی ما.

«3»