بیانات و متون سال 1401


آن روز دانشجوی جوان، شیرینی احساس استقلال را درک میکرد؛ امروز شماها با احساس استقلال چندان احساس شیرینی نمیکنید؛ شما همه‌ی عمرتان را در یک کشوری زندگی کرده‌اید که شاید یکی از مستقل‌ترین کشورها از لحاظ سیاست بوده؛ یعنی [عدم] پیروی و تبعیّت [از قدرتهای بزرگ]. آن ذلّت دنباله‌رَوی را شماها اصلاً نچشیدید، حس نکردید، لذا استقلال را شما جوانهای امروز خیلی نمیدانید؛ جوان آن روز چرا، حس میکرد. حالا امثال ماها که در میدان مبارزه بودیم که خیلی حس میکردیم؛ جوانهای دانشجو هم میفهمیدند، میدیدند رفتارهای دربار و دولت و مسئولین و مانند اینها در مقابل آمریکا یک ‌جور، در مقابل اروپا یک‌ جور؛ اینها را میدیدند دیگر؛ آن ذلّت را دیده بودند، لذا احساس استقلال را واقعاً به ‌عنوان یک پدیده‌ی شیرین میپذیرفتند.

«18»