بنده هم خودم را خدمتگزار شماها میدانم؛ خدمتگزار این مردم میدانم و افتخار میکنم اگر چنانچه این لقب خدمتگزاری تطبیق کند به بنده. واقعاً من خودم را کوچکتر از حتّی این تعبیر «خدمتگزاری» میدانم. از بس امام فرمودند من یک طلبهای هستم،29 بنده به خودم اجازه نمیدهم که این تعبیر را به کار ببرم که بگویم من یک طلبهای هستم، وَالّا منهای این فرمایش امام حقیقتاً اینجوری است؛ ماها یک طلبهای، یک آدم معمولیای هستیم؛ حالا یک وظیفهای به عهدهی ما است که بایستی آن را انجام بدهیم. نگاه من به برادران گوناگون در جاهای مختلف همین نگاه است؛ نگاه من به هر دوی شما شما که عرض میکنم، خطاب به همه نمیکنم؛ میدانم بسیاری از شماها خارج از این خطبندیها هستید؛ آن برادرانی که در این خطبندیها قرار دارند و در هر یک از این خطوط و جناحها هستند همین نگاه است؛ من هر دوی شماها را جزو این جناح و این خطّ اصلی میدانم و معتقدم هر دوی شما به یک اندازه نسبت به این انقلاب مدیونید و موظّفید. هیچ کدامِ ماها طلب نداریم؛ هیچ کس از انقلاب طلب ندارد؛ یَمُنّونَ عَلَیکَ اَن اَسلَموا قُل لا تَمُنّوا عَلَیَّ اِسلامَکُم بَلِ اللهُ یَمُنُّ عَلَیکُم اَن هَدیّْکُم لِلایمان.30 ماها که خدای متعال توفیق داد که بتوانیم در صفوف مقدّم این انقلاب حرکت بکنیم و کار بکنیم، مدیون این انقلابیم؛ ما که طلبکار نیستیم از این انقلاب؛ چرا، مسلمانهای عالم طلبکارند از این انقلاب؛ مسلمانها و عامّهی مردم ما طلبکارند از این انقلاب که خوشبختانه آنها هم در این انقلاب احساس طلبکاری نمیکنند، آنها هم خودشان را سرباز انقلاب میدانند.