ما معتقدیم که در نظام اسلامی، در یک جامعه که برکات و نعمات مال همهی مردم است، اگر چنانچه کسانی هستند که در محرومیّت به سر میبرند، و حقّ اینها تضییع شده و حقوق آنها به آنها داده نشده، خیلی خب، حالا نگاه کنیم ببینیم آن کسانی که در عسرت و تنگدستی و ناراحتی از لحاظ امور زندگی به سر میبرند، چه کسانی هستند، کجا هستنند، چند درصد جامعهی ما هستند؛ حقّ اینها را باید به اینها برگردانیم. این، محور همهی سیاستهای ما باید باشد. عرض کردم، این از مجلس شروع میشود، در قوّهی اجرائی تحقّق پیدا میکند و در قوّهی قضائیّه تضمین میشود. همهی این سه قوّه و همهی کسانی که در حول و حوش اینها کار میکنند مثل بعضی از نهادهایی که وابستگی خاصّی به یک دستگاهی ندارند جهت حرکتشان باید این باشد. ما اگر توانستیم این جهت حرکت را به طور دقیق پیدا کنیم و تأمین بکنیم، آن وقت احساس میکنیم که هر حرکت ما، هر کار ما، هر قدمی که برمیداریم، قدمی است که خدای متعال از آن راضی است. به هر حال نکات متعدّدی در زمینهی مسائل کارگزاران هست که من به معدودی از آنها اشاره کردم و اجمال آنچه میخواهم در یک جمله عرض بکنم، [این است:] کارگزاران حکومت اسلامی باید به سمت نمونه و الگو شدن از لحاظ ایمانی پیش بروند؛ یعنی نمونهی انسان متدیّنِ انقلابیِ مسلّطِ بر نفْس و عامل برای خدا؛ این، آن چیزی است که اگر در بین تودهی مردم ما افراد زیادی از این قبیل هستند، باید به این سمت برویم که در کارگزاران حکومت ما، همه اینجوری باشند. این لازمهی حکومت اسلامی است و حکومت اسلامی با این پایدار خواهد شد و استقرار خواهد یافت.