من میخواهم این را عرض بکنم به برادران: آنچه بین شماها هست بین جناحهایی که هست، خطوطی که هست و البتّه شامل همهی شما نمیشود، این را من قطعاً میدانم که یک جمعی از برادران از یک جناح، یک جمع از یک جناح دیگر، در مجلس، در بیرون مجلس با هم اختلاف نظر دارند، اختلاف سلیقه دارند، بگومگو دارند، یک مقدارش طبیعی است، که مکرّر گفته شده، همه هم میدانند، امّا به یک نکته توجّه کنید و آن، این است که همین اظهارنظرهای سلیقهای که خیلی هم طبیعی به نظر میآید و در یک جامعه، بخصوص یک جامعهی اسلامی و آزاد مثل جامعهی ما اجتنابناپذیر، بلکه لازم است، اگر از حدود خود خارج شد، قطعاً به نفع دشمن است. در این مخالفتهای جناحی و گروهی با یکدیگر، حدود را باید نگه دارید؛ حدود را نگه دارید. امام یک وقتی خطاب به مجلس میفرمودند مثل مباحثهی طلبهها با هم بحث کنید؛23 آن کسانی که طلبه بودند یا هستند، میدانند واقعیّت هم همین است، طلبهها گاهی در مقام بحث با همدیگر تندی میکنند، خشونت میکنند، به هم بد میگویند، کسی اگر از بیرون نگاه کند، خیال میکند که دیگر بین اینها کدورت تا آخر عمر تمامشدنی نیست؛ مباحثه که تمام شد، همه چیز تمام میشود؛ مینشینند با همدیگر چای میخورند، صحبت میکنند، با همدیگر مسافرت میروند، گردش میروند، حرف میزنند. به مجلس میفرمودند اینجور با هم بحث کنید؛ اختلاف هم اینجوری ]باشد[؛ نگذارید هر کدام از هر جناح که هستید اختلاف به حدّی برسد که دشمن خوشحال بشود.