چقدر واقعاً این ظرافتها در ذهن و زبان ائمّهی بزرگوار ما هست. لذا شما در دعای مکارمالاخلاق میبینید که [عرض میکند]: خدایا به من عزّت بده، به من جاه بده، وَ لا تَبتَلِیَنّی بِالکِبر؛8 [ولی] مرا مبتلای به غرور نکن؛ مرا به عبادت موفّق بکن، [امّا] مرا مبتلای به عُجب نکن؛ یعنی حتّی در اثنای عبادت این دوراهی هست. همان لحظهی خودشگفتی که «این منم»، از این جادّهی مستقیمِ مبارکِ خوشعاقبت، میلغزیم به یک جادّهی پُررنج و گمراهکننده. این نقطهی انحراف است؛ به این باید توجّه کرد. لذا شما در هر نمازی اقلّاً دو بار و هر روزی اقلّاً ده بار عرض میکنید خدمت پروردگار: اٍّهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم؛9 خب، دعا را یک بار انسان میکند؛ [امّا] دائم صراط مستقیم را از خدا میخواهیم؛ همان استقامت و استجابت «اِستَقِم کَماِّ اُمِرت» [میباشد]. بخصوص ماها که کارگزاریم، مسئولیم، بارمان سنگینتر است.