بسماللّهالرّحمنالرّحیم دیدار برادران عزیز اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی همیشه برای بنده یک حادثهی شیرین و مطلوب بوده؛ حالا هم بخصوص با توجّه به اینکه فاصلهی زیادی شده با آن جلسات مستمرّ هر هفتهای که ما با اغلب برادران داشتیم، طبعاً شیرینتر و مطلوبتر است. شاید در بین شوراها و هیئتهای کاری و تخصّصی که در کشور ما زیاد هم هست، این شورای عالی یک خصوصیّاتی دارد که خیلیها ندارند: اولاً افراد، همه برگزیده و انتخابشدهاند؛ ثانیاً همهی این افرادی که در این شورا شرکت دارند، در کاری که این شورا متصدّی و متکفّل آن است، صاحبنظر و دارای تخصّصند؛ همه فرهنگیاند، همه با دانش و فرهنگ و دانشگاه و مانند اینها آشنایی دارند؛ ثالثاً جزو شوراهایی است که چند سال از عمر آن در بحبوحهی کارها و تلاشها گذشته و کاملاً جاافتاده و پخته است؛ به مسائل پیرامون خودش کاملاً آشنایی دارد؛ ]لذا[ انتظارات به همین نسبت از این شورا زیاد است. نه اینکه بنده انتظار خاصّی داشته باشم، بلکه کلّاً نظام از یک مجموعهی اهل فنّ برگزیدهای که به عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی و زیر این نام جمع شدهاند، انتظارات زیادی دارد؛ بخصوص با توجّه به اینکه بسیاری از مشکلاتی که به نظرمان میرسد در صحنههای مختلف اجتماعی، اقتصادی یا حتّی سیاسی داریم، اگر کاوش کنیم برمیگردد به مشکلات فرهنگی.