با اینکه نظام جمهوری اسلامی از آغاز بر یک مبنای فرهنگی بنیان شد و رهبر این نظام و پدیدآورندهی این نظام یک عنصر بیش از همه چیز فرهنگی بود و مسئولین این نظام هم در طول این مدّت همیشه تقریباً همینجور بودند، در عین حال باید اعتراف کنیم که ما در زمینههای فرهنگی، آن کار مطلوب و مورد انتظار را خیلی انجام ندادیم. نه اینکه کس خاصّی یا جمع خاصّی مورد سؤال باشد؛ نه، مجموعاً ما در زمینههای فرهنگی کمکاری داریم؛ حقّاً این را باید قبول کنیم. لذاست که طبعاً از یک مجموعهی اینجوری همه خیلی انتظارات دارند؛ شاید بیش از تلاش فرهنگی مورد انتظار است. همانطور که اسم آن هست شورای عالی انقلاب فرهنگی انقلاب فرهنگی مورد انتظار است. آیا فرهنگ جامعه بر مبنای تفکّر انقلاب و روحیهی انقلاب، آن تحوّل لازم را پیدا کرده؟ اگر بگوییم بله، بعید است که کسی اگر با ژرفنگری نگاه کند، این را از ما قبول بکند. خیلی تغییرات شده، امّا تحوّل کامل فرهنگی را نمیشود ادّعا کرد. تحوّل کامل فرهنگی در طول ده دوازده سال شاید انتظار هم نباشد؛ ]برای این کار[ مثلاً سی سال، چهل سال، پنجاه سال لازم باشد؛ حرفی نیست، امّا حرکت باید به آن جهت باشد. بلاشک ما امروز را که نگاه میکنیم، مثل رهروی که وقتی در ساعت پنجم حرکت خودش نگاه میکند، از ساعت اوّل باید بیشتر رفته باشد یا ساعت دهم از ساعت پنجم باید بیشتر رفته باشد و اگر دید بیشتر نرفته، پس یک عیبی در کار هست، ما باید روزبهروز به آن فرهنگ انقلابی در همهی شئون، هم در دانشگاهها به طور اخص، هم در کلّ جامعه به طور عام، نزدیکتر شده باشیم. اگر ببینیم این حادثه اتّفاق نیفتاده، باید استنتاج بکنیم که کار فرهنگی و تلاش فرهنگی در جامعهی ما با عنوان انقلابی، به خوبی و کمال و سلامت انجام نگرفته؛ نقایصی دارد که آن نقایص را [باید] برطرف کنید. مثل همهی مردم دیگر که وقتی نقصی در کارشان باشد خودنگری میکنند، بازنگری میکنند، راههای جدید را جستجو میکنند، عیوب را میفهمند، علاج میکنند، ]باید[ ببینیم مشکل چیست؛ عیوب را پیدا کنیم، درمان کنیم، راه جدید پیدا کنیم، میانبُر اگر هست، بزنیم؛ سرعت اگر کم است، بیشتر کنیم.