بیانات و مکتوبات 1369


البتّه اعتقادات دینی همه جا مزاحم تجاوزطلبی استعمارگران نیست؛ آن دینِ تحریف‌شده، دینی که ساخته‌ی دست قدرتها باشد، با قدرتها به طور طبیعی معارضه‌ای ندارد. اسلام، آن دینی بود یا مصداق تام و تمام آن دینی بود که با حمله و یورش همه‌جانبه‌ی متجاوزانه‌ی دوَل استعماری به مناطق اسلامی حقیقتاً معارضه میکرد؛ این را استعمارگران در مطالعات خودشان فهمیدند. زیاد شنیده‌اید، نمیخواهم تکرار کنم؛ در هند این را تجربه کردند، در کشورهای عربی تجربه کردند، در ایران تجربه کردند، هر جا احساس دینی و وجدان دینی در مردم بیدار بود، نقشه‌های استعمار مواجه با مانع میشد؛ یک نمونه ماجرای تنباکو است در ایران؛ یک نمونه نهضت مشروطیّت در آغاز کار بود در ایران؛ یک نمونه حوادث خونینی بود که در هند اتّفاق افتاد در مقابل انگلیس‌ها؛ یک نمونه برخورد افغانهای مسلمان بود با انگلیس‌ها در اواسط قرن نوزدهم؛ یک نمونه حرکت سیّدجمال5 بود در مصر، که انگلیس‌ها را لرزاند؛ و از این قبیل نمونه‌ها. در یک دوره‌ای این‌جور بود که انگلیس‌های عالی‌رتبه‌ی دولتی، در حقیقت با همه‌ی دنیا کار داشتند، از استرالیا بگیرید تا مناطق مرکزی آسیا، شبه‌قارّه‌ی هند، تا ایران، تا خاورمیانه، تا شمال آفریقا مصر و آنجاها و تا آمریکا، در تمام مناطق دنیا این جزیره‌ی کوچک اِعمال نفوذ میکرد.

«3»