و من میخواهم عرض بکنم امام تا حدود زیادی در این راه موفّق شد. امروز دانشجویان ما در جهت اسلامی حرکت میکنند؛ مجموعههای اسلامی در دانشگاهها دارای ارزشند، و غالب دانشجویان ما جوانهای انقلاب و فرزندان انقلابند. البتّه در دانشگاهها امر مهم، روش حاکم بر دانشگاه است؛ روش باید صد درصد اسلامی بشود، روابط باید صد درصد اسلامی بشود در دانشگاهها البتّه تا حدود زیادی شده مدیریّتها باید برای اسلام در دانشگاهها اصالت قائل بشوند. مادامی که دانشگاه، پرورشگاه متخصّصین مسلمان و متعهّد نباشد، دانشگاهِ مطلوبِ انقلاب نخواهد بود؛ و این نمیشود مگر اینکه اساس و روش و روابط و سیستم در دانشگاهها اسلامی باشد. درسها هر چه میخواهد باشد، استاد هر کسی میخواهد باشد امّا روابط، روابط اسلامی باید باشد؛ یعنی مدیر و دانشجویان و استادان همه اصالت را به اسلام بدهند و رعایت احکام اسلام را بکنند؛ ارزشهای اسلامی در دانشگاه مورد مسابقه قرار بگیرد؛ اسلام در دانشگاه غریب نباشد؛ عمل اسلامی و تعهّد اسلامی یک چیز انگشتنما نباشد؛ نماز، امانت، صدق گفتار، صفا، برادری، عمل جهادی، درس خواندن از روی علاقه و صمیمیّت، کمک به یکدیگر در فراگیری، تلاش برای تعمّق در معلومات در دانشهای مختلف، رایج باشد. علم و دانش هم اسلامی است؛ آن هم از اسلام است؛ وَالّا رفتن به دانشگاه، مقداری از بیتالمال را، امکانات مردم را مصرف کردن، بدون اینکه یک نفر دل به علم بدهد و اهمّیّتی به فراگیری بدهد، فقط برای اینکه بتواند با سرهمبندی یک تکّه کاغذی به دست بیاورد و در سایهی آن شغلی بگیرد تا پولی گیر بیاورد نه اینکه شغلی بگیرد تا کاری بکند اینکه اسلامی نیست. دانشجو هم اگر اینجور درس بخواند، اسلامی نیست، استاد هم اگر اینجور درس بدهد، اسلامی نیست؛ روابط اسلامی در دانشگاه این است. وَالّا جوانهای ما بحمداللّه مسلمانند، دخترها و پسرها مسلمانند.