البته بنده از مجموعهی روایات و زندگی ائمّه (علیهم السّلام) اینجور استنباط کردم که این بزرگواران از روز صلح امام مجتبیٰ (علیه الصّلاة و السّلام) تا آخر یا تا اواخر، دائماً در این صدد بودهاند که این نهضت را مجدّداً به شکل حکومت دربیاورند. روایاتی هم داریم؛ ائمّه (علیهم السّلام) هم طبق تشخیصی که بنده دادم ممکن است بعضی دیگر این را اینجوری نبینند؛ جور دیگری ملاحظه بکنند احساس میکنم که این بزرگواران همیشه در صدد بودند تا حکومت را، حکومت علوی را، حکومت اسلامی را مجدّداً بر سر پا کنند؛ میخواستند که نهضت مجدّداً تبدیل بشود به حکومت و جریان اصیل اسلامی؛ آن جریان اسلامی که دور از آغشته شدن و آمیخته شدن و آلوده شدن به آلودگیهای هواهای نفسانی است، روی کار بیاید؛ ولی خب، این کار، کار مشکلی است.