بیانات و مکتوبات 1369


کارها دست کسانی که در این دوران تملّق رؤسا و خلفا را میگفتند بود؛ کار به صلاحیّتشان، شایستگی‌شان [نداشتند]. عرب به اصل و نسب خیلی اهمّیّت میدهد که فلان کس از کدام خانواده است و پدرانش چه کسی بودند؛ [امّا] حتّی رعایت اصل و نسب را نمیکردند. خالدبن‌عبداللّه قسری در زمان عبدالملک حاکم کوفه و عراق بود؛ خیلی هم ظلم و سوء استفاده و کارهای زیادی در عراق کرده که در کتابها نوشته‌اند. این یک آدم بی‌سروپایی هم بود؛ کسی نبود که او را به خاطر اصل و نسبش بر این کار گماشته باشند؛ امّا صرفاً چون نزدیک بود [فرماندار شد]. درباره‌ی این خالدبن‌عبداللّه قسری نوشته‌اند کسی بود که میگفت خلافت از نبوّت بالاتر است: کانَ یُفَضِّلُ الخِلافَةَ عَلَی النُّبُوَّة.5 استدلال هم میکرد؛ میگفت شماها وقتی مسافرت بروید، یک کسی را به عنوان خلیفه و جانشین خودتان میگمارید که به کارهای خانه‌تان، دکّانتان رسیدگی کند؛ این خلیفه است. بعد که رفتید مسافرت، یک کاغذی هم میفرستید، یک پیغامی هم مثلاً میدهید که یک نفری می‌آورد، او رسول است؛ حالا کدام بالاترند؟ کدام به شما نزدیک‌تر است؟ آن که شما گذاشتید در رأس خانواده‌تان یا آن که یک کاغذ دادید بیاورد برای شما؟ ببینید؛ استدلال عوامانه‌ی ابلهانه که میخواست با این ثابت بکند که خلیفه از پیغمبر بالاتر است! خب، یک چنین آدمی را که یک چنین ایده‌ای را تبلیغ میکند، پاداش میدهند!

«16»