بیانات و مکتوبات 1369


مسئله‌ی تبلیغات، حق است؛ این را من واقعاً قبول میکنم. آموزش عالی در تبلیغات خیلی منزوی است؛ حالا شما رادیو و تلویزیون را اشاره کردید؛ این را باید علاج کنید. من در این زمینه کمک جدّی خواهم کرد به شما. شما یک فکری بکنید که چه کار باید کرد، حرفی ندارم، به رادیو و تلویزیون قطعاً دستور خواهم داد و اینها را موظّفشان میکنم که هم گزارشهای شما را بیان کنند، یک وقتی مثلاً جایی گزارشی دارید از اساتید، از کلاس‌ها، از دانشگاه، از حرکات آموزشی و میخواهید ارائه بدهید شما برنامه‌ریزی بکنید، ما بگوییم بیایند آنجا و گزارش بدهند؛ مردم ببینند، خوشحال بشوند، بفهمند جوانهایشان دارند چه کار میکنند و دولت دارد برایشان چه کار میکند و هم اینکه خبرهایتان را بگویند مثل خبر انتصابات  حالا یک سفیری یک جا مثلاً فرستاده میشود، خبرش گفته میشود؛ یا استانداری یک جا میرود، خبرش گفته میشود؛ خب، رئیس یک دانشگاهی مثلاً میرود تبریز یا فرض کنید که میرود اصفهان، چرا گفته نشود؟ باید گفته بشود، خیلی خوب است. از همین قبیل چیزهایی را شما فکر کنید، من در این زمینه کمک خواهم کرد. خود بنده هم هر جایی که مقتضی باشد حرفی ندارم [کمک کنم].

«10»