البتّه این نکته شاید زیادی است و احتیاجی هم به گفتن نیست، منتها من از اهمّیّت مطلب عرض میکنم: این خانوادههای شهدا ناموس انقلابند؛ بخصوص زنهای جوانشان واقعاً ناموس ما هستند. اینها کسانی هستند که شما دست رأفت و رحمت روی سر اینها گذاشتهاید برای اینکه به اینها تعرّض نشود. یعنی آنطور که من احساس کردم و فهمیدم، بنیاد شهید حفظ آبروی خانوادهی شهادت و عائلهی بزرگ شهادت را وظیفهی خودش دانسته؛ کار خوبی هم هست؛ این حفظ آبرو واقعاً بر شما واجب و لازم است؛ البتّه با روشهای کاملاً و دقیقاً انسانی و صحیح که هست؛ این بسیار خوب است و اگر چنانچه در داخل بنیاد کسی خودش این تهتُّک12 را کرد، باید با او سخت برخورد کنید؛ کما اینکه بعضی جاها گزارشهایی بوده که من گاهی هم به جنابعالی13 یا به آقای کرّوبی آن گزارشها را دادهام که فلان جا مسئول بنیادی هست یا کسی هست در یک گوشهای از بنیاد و این نمیتواند خودش را نگه دارد و نسبت به خانوادههای شهدا از طرف او فرضاً سوء رفتاری یا رفتار ناشایستی [صورت گرفته]؛ اینها را خیلی شدید برخورد کنید؛ یعنی واقعاً باید مراقبت بکنید که چنین چیزی پیش نیاید. واقعاً دستگاه بنیاد شهید مثل یک دستگاه عصمت و طهارتی شناخته بشود؛ معلوم باشد این پنجاه هزار خانوادهی [شهیدی] که شما گفتید آنطوری که گمان میکنم و به ذهنم هست، حدود پنجاه هزار [نفر] از شهدای ما متاهّل بودند؛ حدّاقل این پنجاه هزار که متاهّل بودند، حالا آنهایی هم که متأهّل نبودند، مادرهایشان و خواهرهایشان ممکن است مراجعه بکنند که دهها هزار مراجعهکنندهی زن است به این بنیاد، بایستی احساس بشود که طهارت و عصمتِ حاکم بر این بنیاد در حدّی است که هر گونه رَیبی14 را، هر گونه سوء ظنّی را برطرف بکند؛ و این جز با برخورد قاطع شما امکانپذیر نیست؛ یعنی بایستی هر جا که تخلّفی ملاحظه کردید، قاطع و بیملاحظه جلو بروید. البتّه [اگر] به ما هم اطّلاع برسد، ما هم همینطور به شما محوّل میکنیم و خودمان هم قاطع انشاءاللّه این گونه قضایا را دنبال میکنیم.