یکی از کارهایی که در حوزه لازم است و [جزو] خلأهایی که حوزه با آن روبهرو است، این است که ما ما یعنی حوزه، مسئولین حوزه، اکابر حوزه، شخصیّتها و رهبران حوزه مثل مراجع تقلید و مدرّسین بزرگ و شورای مدیریّت و مانند اینها باید کاری کنیم که در داخل حوزهی علمیّه درک از مسائل جاری عالم و قدرت تحلیل و فهم این مسائل در عالیترین سطح خودش در کشور وجود داشته باشد؛ یعنی ما باید کاری بکنیم که حوزهی علمیّه قادر باشد به وسیلهی یکایک اغلب افرادش حالا نمیگوییم همهی افراد در فضای عمومی کشور بینش درست سیاسی را و فهم مسائل جاری را در اختیار دیگران بگذارد و مردم را هدایت کند و پیش ببرد. کج فهمیدن، ساده و سطحی فهمیدن، کند و ناهوشمندانه فهمیدن، غافل ماندن از مسائل جاری عالم و مسائل جاری کشور، از جملهی زیانبخشترین چیزهایی است که ممکن است حوزهی علمیّه با آن روبهرو بشود. اینها است که زمینه را فراهم میکند برای اینکه یک عدّه آدم بددلِ سوءنیّتدار و احیاناً تحریکشدهی به وسیلهی اجانب راه بیفتند در حوزهی علمیّه [و ضربه بزنند]؛ کمااینکه در این چند سال برخی از نمونههای آن را دیدهاید که بحمداللّه سینهی ستبر انقلاب زد و بسیاری از این نمونهها را از سر راه برداشت؛ لکن نمیشود گفت این چیزها تمام شده. کجفهمیها و نفهمیها از دو طرف خطر ایجاد میکند: یکی از ناحیهی هدایتهای غلط و بددلانه و متّکی بر تفکّرات ناسالم و مشوب5 به اغراض، از یک طرف [هم] تحجّرها، کندفهمیها، دیرفهمیها، در لحظهی لازم در جایگاه لازم قرار نگرفتنها؛ اینها خیلی ضربه میزند و حوزهی علمیّه امروز آنجوری نیست که بتواند راحت تحمّل کند ضربه را. تلاشیِ حوزه یا صدمهی به حوزه، امروز صدمهی به اسلام، آن هم در شکل درخشان عالمیاش است.