دوازده سال پیش وضع اینجوری نبود. دوازده سال پیش امپراتوری شرق و نظام مارکسیستی عالم آن قدر خود را قدرتمند میدید که به آنچه داشت، اکتفا نکرد و به افغانستان حملهی نظامی کرد تا از آن طرف شاید این راه را باز ادامه بدهد؛ اینجور یک نظام متّکی به مادّهگری احساس قدرت میکرد. امروز آن نظام متلاشی شده، از بین رفته، چیزی از آن باقی نمانده. و شگفتا که در کشورهایی که این نظام حاکم بود، پرچم معارضهی با این نظام به دست کسانی افتاد که شعار معنویّت و دین میدادند، شعار خدا و مسیحیّت میدادند. این از آثار انقلاب شما است؛ این را میدانید؟ آن روزی که انقلاب شما به پیروزی رسید، از اسلام بخصوص، به عنوان یک پرچم نجاتبخش در دنیا خبری نبود. در کشورهای اسلامی هم اگر کسی میخواست انقلاب بکند، پایههای انقلاب، پایههای مارکسیستی بود؛ انقلابی یعنی کمونیست! اینجوری بود در دنیا. اسلام را با تلاش زیاد، منفعل و به خیال خود مضمحل کرده بودند؛ کسی جرئت نمیکرد افتخار بکند به مسلمانی. امروز شما نگاه کنید؛ هر جا چند مسلمان دُور هم هستند، ولو یک اقلّیّت در اروپا، در آسیا، در جاهای مختلف، قرآن را سر دستشان میگیرند؛ افتخار میکنند، میگویند ما مسلمانیم. چه کسی کرد؟ این از آثار انقلاب شما است؛ این را شما کردید؛ این را امام شما کرد.