وقتی دین نیست، بنای دنیا، بنای استکباری است؛ و دین علاج است. ملّتهای مسلمان باید امروز بزرگترین وظیفهی خودشان را بازگشت به اسلام و حاکمیّت اسلام بدانند؛ این، عزیزترین و فوریترین و بزرگترین و مؤثّرترین هدفی است که امروز ملّتهای مسلمان میتوانند دنبال کنند و علاجی هم جز این نیست. ملّتهای دیگر که آن نظام ارزشیای را که بر طبق آن عمل بکنند ندارند، خواهند افتاد در دام ناسیونالیسمهای افراطی جاهلانهی کور که دیدیم دیگر؛ دیدید ناسیونالیسم بر سر خانوادهی بشری چه آورده؟ حالا ممکن است به فرض برای یک ملّت هم چند صباحی ناسیونالیسم یک احساس حرارتی، غروری، شوری، نشاطی به وجود بیاورد امّا خانوادهی بشری را از بین میبرد. در همین منطقه بین برادران مسلمان سعی کردند ناسیونالیسم ایرانی، ناسیونالیسم عربی، ناسیونالیسم ترکی و باز در داخل کشورها ناسیونالیسمهای فرعی و جورواجور به وجود بیاورند و اینها را از هم جدا کنند. نقشهی استعمار، این بود. بحمداللّه انقلاب اسلامی، لااقل در بخشی از این منطقه این مسائل را علاج کرد. اگر یک نظام ارزشی و یک جهانبینی صحیحی بر یک ملّتی حاکم نباشد، به دام اینگونه تفکّرات خواهد افتاد. ادیان دیگر هم متأسّفانه آن نظام ارزشی را که با آن بشود یک جامعه را اداره کرد ندارند؛ مدّعی هم نیستند. پایههای تشکیل یک نظام اجتماعی در ادیانی که امروز در دست و بال مردم هست، نیست حالا در اصولش و شکلهای صحیحش لابد بوده؛ حتماً بوده امّا مسلمین دارند این را. مسلمین باید برگردند به نظام اسلامی، به تفکّر اسلامی تا خودشان را به عزّت برسانند و با نیروی [جمعیّتِ] یک میلیاردیِ مسلمانان بتوانند دنیا را هم به سمت عزّت پیش ببرند. امروز این علاج است و این پیام بعثت خاتمالانبیا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) است و اگر اینجور بشود، این قلدریهایی که نشانهاش را، نمونهاش را شما در خلیج فارس دارید میبینید، دیگر در دنیا رنگ و بویی نخواهد داشت، و امکان عمل نخواهد داشت.