بیانات و مکتوبات 1369


بنده به دوستان و برادرانی که گاهی اینجا می‌آیند و برایشان عمامه میگذاریم، میگویم این عمامه‌ای که سر من و شما هست، وزن کمی دارد، مثلاً چند سیر عمامه است البتّه عمامه‌ی امثال بنده وزنی ندارد امّا خیلی بار سنگینی است؛ گردنهای ضعیف زیر این بار سنگین مطمئنّاً میشکند؛ باید از لحاظ معنوی گردن‌کلفت بود تا بشود این بار را تحمّل کرد. حالا من به شما برادران عزیز میخواهم این را عرض بکنم: این چند مثقالی که وزن این درجه است خیلی سنگین است؛ این کار، خیلی بزرگ است. درست است که شما تا کنون بدون درجه همه کار کرده‌اید، در میدانهای نبرد رفته‌اید، جنگیده‌اید، فداکاری کرده‌اید، تا پای جان پیش رفته‌اید بعضی از شما که اینجا نشسته‌اید شاید عضو درست و حسابی و سالم در بدنتان کم هست، شاید مبالغ زیادی ترکش و بمب و این چیزهای زیادی و غصبی! در بدن شما هست؛ اینها مسلّم و معلوم امّا باید بدانید آنچه از این لحظه با این خصوصیّات بر دوش شما بار میشود، بار سنگینی است؛ و ان‌شاءاللّه بایستی این بار را با توانایی‌ای که ناشی از ایمان است به منزل برسانید.

«6»