و دشمن دارد روی این نقطه کار میکند. تمام دستگاهها، تمام افراد، بخصوص علمای اَعلام و روحانیّون، بر روی تربیت نفوس مردم و تحقّق انقلاب قلبی و اخلاقی نسبت به مردم بخصوص نسبت به جوانها بایستی تلاش کنند. البتّه دوران جنگ و شرایط خاصّ آن روزها، برای یک عدّهای از جوانهای این مملکت، یک انقلاب معنوی و حقیقی به وجود آورد. این وصیّتنامههای شهدا که امام توصیه میکردند [بخوانید]، به خاطر این است که هر کدام این وصیّتنامهها نمایشگر انقلاب یک نفر آدم است. هر کدام از این وصیّتنامهها را و خاطرات این جوانها را که انسان میخواند، تصویری از انقلابِ یک نفر آدم را در آن میبیند و خود آن منقلبکننده و درسدهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم، و این ممکن است؛ اگر به طور صد درصد نسبت به همهی افراد هم ممکن نباشد، نسبت به اکثریّت مردم ممکن است. شرط اوّلش هم این است که در خود گویندگان و دعات6 به این هدف، انقلابی به وجود بیاید و خلقیّاتشان، اخلاقشان، معنویّتشان، ذکرشان، توجّهشان، وصلشان به خدا، توکّلشان به خدا، اعتمادشان به خدا و رابطهی معنویشان با خدا تقویت بشود. ما اوّل هم از خودمان باید شروع کنیم؛ واقعاً اگر در هر کدام ما، خدای نکرده نقصی، کمبودی، خللی از این رهگذر باشد، روی مردم تأثیر بد خواهد گذاشت. این هم نکتهی سوّم است که همه در نوشتن، در گفتن، در عمل کردن، در بالا کشیدن شخصیّتها یا نزدیک کردن افراد یا دور کردن افراد، باید این نکتهی اخیر را در نظر داشته باشیم.