باطن قضیّه [این است که] آمریکاییها در اینجا شکست خوردند، پیروز نشدند. حالا شما میبینید با کمال وقاحت میایستند، اسم از پیروزی میآورند، دم از پیروزی میزنند! یک عدّه آدم متملّق و پَست در رأس کشورها که واقعاً بزرگترین اهانت به بشریّت و بزرگترین اهانت به حقوق انسان همین است که بعضی از این آقایانی که در رأس کشورها قرار دارند، در رأس کشورها قرار داشته باشند بعضی از این انسانهای حقیر و پَست هم به آنها تبریک میگویند و چیزی که اسمش را پیروزی گذاشتهاند، به آنها خوشامد میگویند؛ امّا در واقع پیروزی نیست. چه پیروزیای؟ یک ابرقدرتی با کمک چندین کشور دیگر از اقصایِ شرق آسیا یعنی ژاپن، تا همهی اروپا و ناتو9 و تا کشورهای منطقه و تا بقیّهی دولتهای ضعیف و حقیر عالم همه، پولهایشان را، دستهایشان را، موجودیشان را روی هم گذاشتند که به یک دولت حمله کنند و به او فشار بیاورند؛ حالا که تانکهای او را شکستند، روحیهی او را که شکسته هم بود شکستند، وارد آن کشور شدند، اسم این را میگذارند پیروزی! این پیروزی است؟ این پیروزی است که همهی دنیا ارتشهای مقتدر و پُرمدّعای عالم جمع بشوند، شش ماه وقتشان را صرف کنند و خودشان را آماده کنند و تر و خشک کنند، میلیاردها و میلیاردها دلار خرج کنند، تمام امکانات را به کار بگیرند تا یک ارتش را شکست بدهند؟ اسم این پیروزی است؟ اگر درست نگاه کنند، این از لحاظ اعتبارِ نظامی هم شکست است. پیروزی آن وقتی بود که آمریکا به عنوان یک کشور میآمد با یک کشوری روبهرو میشد و او را شکست میداد؛ نه این جنجال لشکرکشی همهی عالم. طرحهای عظیمی را که دنیا تصوّر میکرد این طرحها مال آن وقتی است که همهی دنیا بخواهد به هم بریزد طرح جنگ ستارگان10 و مانند آن آوردند در جنگِ علیه ارتش خستهی بیروحیهی عراق به کار بردند! اسم این پیروزی است؟ این پیروزی نیست، این شکست است؛ حتّی از لحاظِ آبروی نظامی و اعتبار و حیثیّت نظامی.