البتّه این فصل، فصل تذکّر بود، فصل ستایش و تشکّر هم فصل جداگانهای است که اگر من بخواهم زبان به تشکّر از زحمات برادرهایی که الان در صداوسیما دارند کار میکنند باز کنم، چندین برابر آنچه الان صحبت کردم، واقعاً باید صحبت بکنم؛ چون من میبینم، برادرها خیلی زحمت میکشند؛ واقعاً یک صفحه مطلب نوشتنِ بیعیبِ درستِ جاذبهدار، خیلی کار سختی است. حالا این یک صفحه را ضرب کنید در هزار صفحه واقعاً گمان نمیکنم رادیو در یک روز، کمتر از هزار صفحه لازم داشته باشد؛ شاید واقعاً صدها و هزارها ساعت باید [وقت بگذارند و] مطلب بنویسند آن وقت بایستی، هم مفید باشد، هم جهتدار باشد، هم در آن عیب نداشته باشد عیبی که از دید تیزبینها مخفی بماند و غالباً نمیماند هم از لحاظ هنری بالا باشد. خیلی واقعاً کار زحمتداری است این کارها که الان برادرها میکنند. امروز صبح چند نفر از این برادرها و همکارها و کارمندان شما در یکی از بخشها، آمده بودند چند دقیقهای پیش ما برای یک دیدار کوتاه؛ و بعضی از این صداهایی که من در رادیو میشنوم، بین آنها بودند که خب آنها را شناختم. واقعاً چه چهرههای مظلوم معمولی، چه کارهای بزرگی را انجام میدهند! وقتی صداهایشان را انسان میشنود، میبیند واقعاً خیلی کارهای برجستهی جالبی گاهی انجام میگیرد. انسانهای متواضع، بیمدّعا، کممدّعا، این همه کارهای مهم را انجام میدهند؛ اینها به جای خود محفوظ؛ عرض کردیم اگر بخواهیم وارد آن بحث [ستایش و تشکّر] بشویم، خیلی باید طولانی و مفصّل صحبت کنیم؛ منتها عیب کار این است که آن [کار] کامل نیست و تا کمال، هنوز فصل زیادی باقی است که باید آن را بپیمایید و این صحبتها در جهت رسیدن به آن کمال است. انشاءاللّه که موفّق و مؤیّد باشید و بار دیگری که شماها را زیارت کردیم، انشاءاللّه فصل مهمّی از این کارها انجام شده باشد. والسّلامعلیکمورحمةاللّه