یک چیز دیگر هم من عرض بکنم که به نظر میرسد مهم است: آن روح جهادیای که بر صداوسیما حاکم بود در دوران جنگ تحمیلی، نگذارید از بین برود؛ این چیز بسیار مثبتی است؛ این منفی نیست، این مثبت است. البتّه نمیگویم مارش جنگ بزنید خب جنگ نداریم که مارش جنگ بزنیم، جنگ نداریم که گزارش جنگی بدهیم امّا جنگ هشتساله که فقط همان هشت سال نبود؛ جنگ هشتساله یک تاریخ است. شما ببینید قهرمانیهای یک ملّت [چگونه باقی میمانَد]. فرض کنید الان شما در ادبیّات فرانسه [اگر] نگاه کنید، مطمئنّاً بخشی از این ادبیّات، مصروف به قهرمانیهای دوران جنگ است. چهار سال جنگ بوده که در این چهار سال، دو سه سالش را فرانسویها دچار فشار بودند و شکست خوردند و رویشان فشار آمده و قهرمانیهایی از انواع مختلف نشان داده شده؛ هم در میدان جنگ، هم در مبارزات مردمی داخلِ پاریس و دیگر شهرها، هم در روابط انسانی. شما ببینید چقدر اینها تکرار میشود! حالا رُمانهای فرانسوی را آن مقداری که بنده دیدهام از ادبیّات فرانسوی با شعر و چیزهای دیگرشان من آشنا نیستم و بعضی از رُمانهای ترجمهشدهی به فارسی را خواندهام، اصلاً در بهترین رُمانها، در عالیترین اثرها، نشانهی آن روزها باقی میمانَد؛ اینها چیزهایی نیست که تمام بشود. دربارهی دوران انقلاب روسیه شما ببینید چقدر کتاب و چه حجمی از تفاخر6 وجود دارد که نوشته شده و برای دیگران باقی گذاشتهاند؛ اینها چیزهایی نیست که تمام بشود؛ اینها باید باقی بماند.