فرض کنیم جمهوری اسلامی متّکی نمیبود به تکیهگاههایی که امروز به آنها متّکی است: ایمان مردم، اعتقاد دینیشان به نظام و به مسئولین نظام، امیدشان، شجاعت مردم، پیوستگیهایی که بین آحاد مردم و بین مردم و مسئولین وجود دارد چیزهایی که هست و شماها میبینید که این حوادث و این حقایق تقریباً در هیچ جای دنیا به این شکل نیست؛ که ملّتی، هم با مسئولینش رابطهی فکری دارد، هم رابطهی عاطفی دارد، هم ایمان دینی او به او حکم میکند که متابعت کند از این مسئولین، هم با آنها بدهبستان فکری دارد؛ از آنها حرف میشنود، به آنها حرف میگوید؛ این وضعی که الان وجود دارد در کشور ما که نه در کشورهای دموکراسیِ غربی نظیرش وجود دارد، نه در کشورهایی که شکلهای استبدادِ حکومتهای سوسیالیستی و حزبی را داشت نظیر داشت، و نه به طریق اولیٰ در این کشورهای دیکتاتوری فردیِ حکومتهای پادشاهی و یا رؤسای شبهپادشاهی نظیر دارد؛ یک چیز خاصّی است اینکه الان در ایران است. اگر اینها نبود، اگر این پیوند دینی مردم در این یازده سال اوّل انقلاب، مثلاً با امام که یک اشارهی امام دلها را منقلب میکرد، عقاید را هدایت میکرد، اصلاً نیروها را بسیج میکرد [نبود،] اگر این عشق مردم به امام نبود، این اعتقاد مردم به اسلام که این نظام را نمایندهی اسلام میدانند نبود اگر این چیزها نبود شما ببینید این رادیوها و این خبرها و این تحریکاتی که دارد میشود و این ظرافتهایی که در بیان خبر و تنظیم خبر در خبرهای خارجی به کار میرود، چه میکرد و چه بر سر این نظام جمهوری اسلامی میآورد! خیلی چیز عجیبی میشد. خبر این قدر مؤثّر است. یعنی واقعاً امروز اگر بگوییم نفوذ سیاسی و اقتدار سیاسی در دنیا بر روی مثلاً سه پایه استوار است و یکی را پول بگیریم ثروت و امکانات پولی و مالی یکی را تواناییهای علمی و تکنولوژیکی و مانند اینها بگیریم، سوّمی قطعاً تواناییهای خبری و سلطهی خبری است. یعنی آمریکا اگر همین ثروت فعلی را داشته باشد، همین پیشرفت علمی فعلی را هم داشته باشد، امّا ایستگاههای خبری از او گرفته بشود، نفوذش در دنیا چقدر خواهد شد؟ یکسوّم کم خواهد شد؟ یقیناً بیشتر از یک سوّم کم خواهد شد. تأثیرش این است؛ خبر این است.