یک جهت دیگر برای جاذبه این است: ببینید، جامعهی ما یک جامعهی بیحزب است. البتّه نداشتن حزب، نبودن حزب محسّناتی دارد، یک عیبهایی هم دارد. ما اوایل انقلاب حزب جمهوری اسلامی را داشتیم و در جاهای دیگر هم مطالعه کردیم روی جوامعی که با حزب کار میکنند؛ [مثلاً] همین صدّام اگر این حزب را نداشت، تا حالا ده بار دود شده بود رفته بود هوا؛ آن [چیزی] که یک مقداری او را نگه داشته، همین حزبش [است که] نگه داشته؛ علّت، این است. خاصیّت حزب این است: حزب یک کانالکشی است برای رساندن خوراک فکری لازم، البتّه به ذهنهای عدّهای از مردم؛ همانهایی که در حزبند. ما این را در جامعهمان نداریم. این یک خلأ است؛ این خلأ را شما باید پُر کنید. نه اینکه شما حزب درست کنید؛ نه، همین حزب است. یک حزبی ما داریم به نام تلویزیون و رادیو که در هر خانهای هم یک شعبهای دارد؛ سعی کنید خوراک فکری سیاسی اینها را در هر هفته، بلکه در هر روز، به همین منظور، با همین توجّه که یک عدّهای را میخواهید از لحاظ سیاسی تجهیز کنید و توجیه کنید، به آنها بدهید و برسانید. [خبر] این است.