نکتهی اساسی این است که نمیشود آنچه را امروز در صحنهی جمهوری اسلامی ظهور کرد به وسیلهی روحانیّت، به حساب روحانیّون زمان ما و عصر ما گذاشت و بگوییم روحانیّون این زمان این هنر را کردند؛ اینجور نیست، آنچه روحانیّون این زمان انجام دادند، استفادهی خوبی بود که از ذخیرهی هزارسالهی آبروی روحانیّت کردند. یک گنجینهی عظیمی از آبرو و حیثیّت و وزانت، روحانیّت شیعه در طول هزار سال، به مرورِ دُهور3 به وجود آورده بود؛ از این گنجینه، از این ذخیره در عهد ما و عصر ما، آن بزرگمَرد عظیمالشّأن، آن امام بزرگوار و شخصیّت استثنائی و دیگر کسانی که در کسوت روحانیّت بودند و در این راه حرکت کردند، بهترین استفاده را کردند. امّا این ذخیره اینجور نیست که تمامنشدنی باشد. این ذخیره باید اوّلاً حفظ شود، ثانیاً بر آن افزوده شود. اگر این ذخیرهی هزارساله خدای نکرده بر اثر بیتوجّهیها، غفلتها، وقتنشناسیها، وظیفهنشناسیها، منحرف شدن از خطّ معمولی روحانیّت در طول هزار سال آسیب ببیند، اگر به خاطر این امور آن الماس گرانبهایی که بر اثر گذشت قرنها و عصرها و دورهها و مجاهدتها و اخلاصها به وجود آمده بود، خدای نکرده خدشهدار شود یا بشکند، باز روزگار زیادی لازم خواهد بود تا بشود آنچنان ذخیرهای را فراهم آورد. پس اوّلین «بایدِ» ما معمّمین، ما متزیّیین به زیّ4 علم و روحانیّت در این روزگار، حفظ آن آبرو و حیثیّت هزارساله است، که بحمداللّه در طول دوران انقلاب این آبرو مضاعف شد؛ چهرهی روحانیّت شیعه به خاطر گذشت و فداکاری درخشندگی پیدا کرد.