بیانات و مکتوبات 1369


با این احساس با دانشجو باید روبه‌رو بشوید؛ حالا دانشجو یک نفر نیست، یک خیل عظیمند. اینها همانهایی هستند که در آینده‌ی نزدیکی نه آینده‌ی دوری [زمام مملکت را به دست میگیرند]. این کسی که امروز در دانشگاه است، ده سال، پانزده سال، بیست سال قوّه و فعلش فاصله دارد؛ مثل ماها نیست که فعلیّتش با قوّه‌اش هفتاد سال فاصله داشته باشد. این دو سال دیگر لیسانس میگیرد، پنج شش سال دیگر دکتر میشود، یک رشته‌ی تخصّصی هم میگیرد، دو سال هم علّافی میکشد، میشود ده سال. ده سال دیگر یک آدم متخصّصی است که همه‌ی دستگاه‌ها پول گزاف به او میدهند و او را با همه‌ی وجود میخواهند. میشود چه‌کاره؟ میشود یک کارشناس سازمان برنامه و بودجه؛ میشود یک مهندس عالی‌رتبه‌ی سازمان مسکن؛ میشود یک مدیر فلان اداره‌ی سیاسی؛ میشود راه‌اندازنده‌ی فلان بخش عمرانی، کشاورزی و غیره؛ یعنی کار مملکت می‌آید دست او، ریش مملکت می‌آید دست او؛ به چشم بی‌اهمّیّت به او نگاه نکنید.

«9»