بیانات و مکتوبات 1369


یک مشکل، مشکل ابهام در جریانات و عملکردها است. دانشجو به طور طبیعی روشنفکر است، یعنی جزو گروه‌های روشنفکر قهری، گروه دانشجو است؛ نسبت به اوضاع جاری کشور صاحب نظر است، صاحب فکر است، صاحب عقیده است، میخواهد اظهار نظر بکند، قانع نیست به اینکه بگویند که آقا ما این‌جور تشخیص دادیم و میخواهیم عمل بکنیم؛ [کارش] منافات با تعبّد هم ندارد، تعبّد هم میکند امّا دلش میخواهد وجه این کاری را که به آن تعبّد کرده بداند. اگر ندانست تدریجاً دچار شبهه میشود، دچار ابهام میشود، و این ابهام، او را حتّی در نفْسِ تعبّد هم تضعیف میکند و تعبّدش بتدریج ضعیف میشود. پس یکی [دیگر] از مشکلات دانشجو این است. دانشجویان غالباً از جریانات هم بی‌خبرند و از بطون کارها خبر ندارند؛ [وقتی] یک خبری در رادیو یا در روزنامه پخش میشود، ذهن اینها شروع میکند به کار کردن؛ حالا در صورتی که یک مؤثّر خارجی هم نباشد؛ اگر باشد که دیگر واویلا! پس این هم یکی از مشکلات دانشجو است.

«18»