خب، حالا این را از باب یک نمونهی بارز گفتم؛ معلوم است که در بین علمای حاضر و بخصوص بین علمائی که با محیطهای جدید انقلابی سر و کار دارند، بخصوص آنهایی که میروند دانشگاه، این افکار نیست؛ این را من میدانم امّا میخواهم بگویم اگر میخواهید در محیط دانشگاه کمترین نشانهای از بِینونت8 شما با آن دانشجو وجود نداشته باشد، بینونتی که پنجاه سال، هشتاد سال با دشمنی دشمنان و با همین طرز فکرهایی که به آن اشاره کردم، به وجود آمده این طرز فکری که من نقل کردم، بینونت به وجود نمیآورد بین محیطهای فکر جدید و قدیم؟ دشمن هم که کمک کرد اگر میخواهید آثار این بینونت از بین برود و این زخم لااقل در رابطهی با شخص شما در دانشگاه ملتئم9 بشود، باید محبّت و اعتقاد را به حدّ قدر نصاب داشته باشید. [روحانی] با علاقه، با محبّت، ببیند که این جوانها، چه جوانهای نازنین، پاک، بهدردبخور و مورد کمال ترّحم در مقابلهی با بعضی از جریانات فاسد فکری و غیره [هستند] که باید آنها را نگه داشت، باید حفظ کرد؛ مثل مرغی که از جوجههای خودش محافظت میکند؛ نباید رهایشان کرد؛ با این روحیه باید برود دانشگاه. این هم شرط دوّم.