ما یک وقتی با آقای معلّم5 صحبت میکردیم راجع به این بیت بیدل: «حیرت دمیدهام گل داغم بهانهای است/ [طاووس جلوهزار تو آئینهخانهای است] قرار شد که شرح این بیت را بنویسند و بفرستند برای ما که بالاخره هم ایشان به وعدهشان وفا نکردند! خب حالا ببینید، یقیناً این در دیوان بیدل معنی دارد؛ کمااینکه معلوم شد که حالا «حیرت دمیدن» و «آئینه» و مانند اینها هم در شعر ایشان،6 با دیوان بیدل مرتبطند؛ یعنی اینها واژههایی است که بیدل به کار میبرد؛ لکن الان در دنیای زبان فارسی، غیر از برادران افغان که در افغانستان به بیدل ارادت صوفیگرانه دارند و من نمیدانم چقدر همانها هم میفهمند در هیچ جای دیگری از جهان فارسی، شعر بیدل رواج ندارد. حالا بالاخره یک عدّهای نگاه میکنند؛ مثلاً یک برادر شاعری میخواند، غرق در آن میشود؛ خب بله، یک چیزی میفهمد؛ [امّا] این، ملاک شعری که قابل فهم باشد نیست.