البتّه شماها خوبید و در آقایان هیچ شکّی نیست؛ حالا وقتی که حاج محسن آقا در رأس است و ایشان را آدم مسئول یک مجموعه‌ای میبیند، خب ضریب اطمینان واقعاً خیلی بالا میرود؛ علاوه‌ی بر اینکه حالا ایشان هست، شما آقایان هم هر تک‌تک‌تان [خوبید]؛ بعضی را که خب ما از نزدیک یا دور می‌شناسیم، بعضی را هم که ما توفیق آشنایی زیادی نداشتیم، بالاخره اعتماد و تأیید دوستان جبران میکند؛ شماها خوبید، منتها یک تشکیلات اقتصادی تا آن ذرّه‌ی آخر مثل نبض میزند؛ یعنی فعّال است، خوب بودنِ شما کافی نیست؛ باید مجموعه خوب باشد. توجّه میکنید؟ فرضاً معاونت صنایع، معاونت کشاورزی، معاونت عمران، معاونت هتل، معاونت فلان، هر کدام باید همه‌ی اجزای کارشان از امانت و تقوا و صداقت و بلندنظری و بی‌اعتنائی به زخارف دنیا از جمله همین پولی که در اختیارشان است کامل باشد؛ هر گوشه‌اش یک اشکالی پیدا بشود، به مجموعه ضربه میزند و در خدمت مستضعفان هم قرار نمیگیرد. اگر کسی گفت که مثلاً بنیاد راکفلر8 چهار فقیر را کمک میکند، باور نکنید؛ اصلاً ممکن نیست. آن پولی که از آن طریقها و شیوه‌های کثیف سرمایه‌داری موجود دنیا به دست می‌آید، اصلاً نمیتواند در خدمت اهداف انسانی قرار بگیرد؛ ممکن نیست. اگر به فرض به فقیری چیزی هم کمک بکنند چون این بنیادها قانونهایی دارند [ و موظّفند و کمکهایی] اگر در عمق آن بروید، می‌بینید حتماً دارد خراب مصرف میشود. مثل آبی است که [هدر میرود.] واقعاً پول نظیف باشد تا به درد پُر کردن خلأیی که جامعه‌ی اسلامی میخواهد، بخورد.

«8»