… حالا یک قدری شما استراحت کنید، من یک جملهی فرهنگی به ایشان2 بگویم. یک کاری هست در زمینهی کار فرهنگی که این اصلاً باب شما است و شما باید انجام بدهید. من مقدّمتاً بگویم؛ یک کتابی روسها منتشر کردهاند به زبان فارسی به نام «داستان یک انسان واقعی».3 نمیدانم خواندهاید یا نه؟ این را حتماً بگیرید بخوانید؛ ظاهراً فیلم هم شده؛ من فیلم آن را ندیدهام. حالا این کتاب را رها کنید، من اصل قضیّه را [بگویم]. من هم [آن را] دارم؛ خواستید امانت میدهم، چند روز بخوانید، برگردانید. این ماجرای یک افسر خلبانی است که هر دو پایش را به خاطر حادثه از دست میدهد؛ بعد میرود در بیمارستان و چه و چه و چه، تا اینکه دوباره با پای مصنوعی میرود پرواز میکند. خیلی خوب نوشته؛ البتّه جنبههای منفی دارد، چون فرهنگ روسی است، یعنی فرهنگ کمونیستیِ روسی؛ یعنی هر دو جهت، هم فرهنگهای عمومی غربی، هم تفکّر مارکسیستی، در آن هست. اگر این را منهای این جنبههای منفی آن هر خلبان یا از این قبیل آدمی که آسیبدیده بخواند، قطعاً ترمیم روحیه خواهد شد. خب، حالا این را من مقدّمتاً عرض کردم.