و امّا این مسئلهای که در سطح جمعی از اهل فکر و اهل نظر، این روزها در جریان است: مذاکره کردن و مذاکره نکردن؛5 بعضی حرفی میزنند، بعضی حرف دیگری میزنند، اینها چیزی مینویسند، آنها چیز دیگری مینویسند. راجع به این موضوع من یک جملهی کوتاهی را خیرخواهانه و دلسوزانه باید عرض کنم. قبلاً من این را عرض بکنم به عنوان یک نکته که بنده از اظهار نظر که کسی نظر سیاسی خودش را بیان بکند، نگرانی ندارم. مادامی که در اظهار نظری که کسی میکند، دروغ و تهمت و فتنه و فریب نباشد، مانعی ندارد. بله، اگر دروغ بود، افترا بود، فریب بود، ما به عنوان مسئول نباید اجازه بدهیم یک نفر بیاید مردم را فریب بدهد، یا به آنها دروغ بگوید، امّا آنجایی که دروغی نیست، تهمتی نیست، فریبی نیست، اهانت به کسی نیست، چه مانعی دارد، هر کسی نظرش را بگوید. و من میخواهم به نویسندگان و صاحبنظران و قلمبهدستان و تریبونداران سفارش کنم که از حرف مخالف آشفته نشوند. چرا ما آشفته بشویم؟ ما منطق داریم، ما استدلال داریم، حرف ما نه فقط برای ملّت خودمان بلکه برای صدها میلیون مسلمان و غیر مسلمان در دنیا قابل قبول است. ما وقتی حرف منطقی داریم، چرا از اینکه کسی یک حرفی بزند، آشفتگی و اضطراب نشان بدهیم؟ بله، بیجواب نباید گذاشت؛ هر حرفی را اگر خلاف است باید جواب داد؛ منتها از جادّهی ادب نباید خارج شد. این به عنوان نکتهی مقدّمه.