این سِیر جریان مادّی، همینطور با جَست، به شکل تند و خشن، [حرکت] به طرف اوج را شروع کرده و [طی] دو قرن روزبهروز فراگیرتر شده. همراه با این اوج تفکّر مادّی و سیاست مادّی و رفتار مادّی در زندگی انسانها، ثروت و علم و اختراع و پیشرفتهای نوبهنوی مراکزی هم که این سیاستها را دنبال میکردند، روزبهروز بیشتر شده؛ یعنی آمریکای امروز از لحاظ علمی با آمریکای پنجاه سال پیش قابل مقایسه نیست؛ اروپا هم همینجور. اینها همان کسانی هستند که این جریان مادّیّت را با پولشان، با علمشان، با اختراعاتشان، با استفاده از تواناییهای گوناگونشان تقویت کردند. حالا این جریان اوجگیرنده به یک نقطهی اوج غیر قابل تصوّری رسید که دیگر قدم بعد، جز این چیزی نبود که بکلّی بنای دین و معنویّت و اخلاق از میان جوامع برچیده بشود و دیگر هیچ خاطرهای هم حتّی نماند. قدم بعد این بود دیگر؛ این حرف من نیست؛ نویسندگانی که رمانهای تخیّلی علمی مینویسند یکی از کارهایی که در این نوشتارهای رایج ادبیّات دنیا معمول است، پیشبینی دنیای آینده است که مثلاً پنجاه سال دیگر دنیا به چه شکلی خواهد بود آنچه نوشتهاند، همه آن دنیایی را نشان میدهد که در آن دیگر حتّی هیچ احساس معنوی نیست! من بعضی از این رمانها را خودم دیدهام و خواندهام. آن دنیایی که تصویر میشود در قدم بعدِ دنیای قرن اتم و قرن الکترونیک و قرن کامپیوتر و قرن پیشرفتهای شگفتانگیز فضائی چیست؟ بکلّی تهی شدنِ عالم از تفکّرات یا به قول آنها اوهام معنوی و مذهبی. اصلاً قدم بعد، جز این، چیز دیگری تصوّر نمیشود.