و هر چه آقایان در این کار زحمت بکشید، حقّاً و انصافاً زیادی نیست. آدم نمیداند چه جوری هضم کند سالگرد امام را! با اینکه یک سال میگذرد از قضایا، واقعاً برای من همچنان یک چیز غیر قابل هضم، و یک واقعیّت غیر قابل قبول به حساب میآید. و حقّاً فقدان امام یک غم بیتسلّایی است؛ هیچ تسلّایی در مقابل این غم نیست. وقتی فرزند انسان شهید بشود علاوه بر اینکه اینطور مصائب قابل مقایسه نیست با مصیبت امام خب یک تسلّایی انسان دارد؛ ما حقیقتاً در مقابل از دست دادن امام، هیچ چیزی که یک تسلّایی باشد برای انسان و بگوییم حالا این را لااقل در مقابل این حادثه داریم، نداریم. البتّه شوکت و عظمت اسلام در قضایای رحلت ایشان، یک چیز بزرگی بود، دستاوردی بود امّا آن دستاورد در زمان حیات ایشان هر روز برای اسلام و مسلمین واقعاً وجود داشت. آن مرد که نَفَس میکشید، دنیایی را گرم میکرد، دنیایی را جهت میداد؛ واقعاً امام یک چیز عجیبی بود؛ اصلاً وجود این آدم، پیدایش این انسان با این ابعاد، هیچ قابل تحلیل نیست جز با همان تفضّل الهی؛ یعنی واقعاً باید این را گفت؛ یک مقطع تاریخی بود، خدای متعال برای اینکه یک چرخشی در تاریخ و در حرکت قافلهی عظیم بشری به وجود بیاورد، یک دستی باید از غیب ظاهر میشد که این دست را ظاهر کرد؛ یعنی اگر کسی درست دقّت کند در ابعاد شخصیّت امام و وجود امام و مانند اینها، حقیقتاً جز این هیچ توجیهی ندارد.