خب، حالا امامجمعه آیا در قبال این امر عظیم و مهم، مسئولیّتی دارد یا ندارد؟ اگر فرض کنیم این پایگاهها و این سنگرها که در سرتاسر کشور به آنها چشم امید دوخته شده برای حفظ انقلاب و هدایت درست انقلاب درست کار نکرد، لنگی داشت، اِشکال داشت، اشکالات سیاسی داشت، اشکالات خدای ناکرده اخلاقی داشت، چه کار باید کرد و چه حاصل خواهد شد از این؟ همهی معنویّت انقلاب را تقریباً بسته بدانید به دستگاه ائمّهی جمعه و امامت جمعه و نمازهای جمعه؛ یعنی این مجموعه را به این مجموعه وصل بدانید، آن وقت ببینید که چقدر مسئولیّت ائمّهی جمعه زیاد میشود و بالا میرود. پس امامت جمعه فقط این نیست که ما یک نمازی میخوانیم، یک منبری هم میرویم مثل پیشنمازی در مسجدها که امری است رایج و بسیار چیز مستحسن و خوبی هم هست، [امّا] این قدر مسئولیّت ندارد، یا منبر که همینجور است منبرهای فراوان؛ نماز جمعه آنجوری نیست. کسی که در یک شهری منصوب میشود به امامت جمعه، باید بداند که به چه منصوب شده؛ منصوب شده است به ادارهی یک پایگاهی که باید آنجا مجمع دلها و ذهنها و عواطف و ارواح مردم باشد؛ باید این کار را انجام بدهد؛ از عهدهی این کار باید بربیاید. اگر امامجمعه جوری عمل بکند یا جوری حرف بزند یا جوری نرسیدن به کار از خودش نشان بدهد که در اینجایی که باید محور باشد و مرکز باشد، مردمِ کمی اجتماع بکنند، او مورد سؤال است که چرا مردم در اینجا نیستند؛ امامجمعه نباید بیاید شکایت کند که آقا مردم نمیآیند! اگر نمیآیند، امامجمعه باید جواب بدهد که چرا مردم نمیآیند. البتّه خیلی راحت است که ما تقصیر را بیندازیم به گردن امری خارج از محدودهی کار خودمان: آقا مردم کمبود دارند، گوشت نیست، تخممرغ نیست، و مانند اینها، [لذا] مردم نمیآیند؛ این خیلی کار راحتی است، این جواب آسانی است امّا جواب غیر صحیحی است و هیچ مستدل نیست. مردم در موارد خاصّی که همین تخممرغ هم کم است و سبزی خوردن هم گران است، میبینید که میآیند، با انگیزه [هم] میآیند. همان جا اگر چنانچه شما یک منبریِ معروف جذّابی را دعوت کردید، میبینید همان مردمی که برای خاطر تخممرغ و غیره به نماز ما نمیآمدند، حالا برای این آقا آمدند؛ خب چه شد؟ این آقا با خودش تخممرغ آورده بود یا سبزی ارزان آورده بود؟ پس مسئله جای دیگر است. وظیفهی جمع کردن مردم به عهدهی منِ امامجمعه است؛ باید ببینم چه جوری میشود مردم را در اینجا جمع کرد؛ نه جمع کردنِ با تهدید و تطمیع که در کار ائمّهی جمعه بحمداللّه وجود ندارد بلکه جمع کردن از روی جذب، انجذاب، با مطلب خوب، با عمل خوب و با نَفَس گرمی که از معنویّت و تقوا برمیخیزد.