بیانات و مکتوبات 1369


مصلحان اسلامی و متفکّرانی که در ۱۵۰ سال گذشته تحت تأثیر عوامل گوناگون قیام کرده و پرچم دعوت اسلامی و احیای تفکّر اسلامی را بر دوش گرفتند از قبیل سیّدجمال‌الدّین و محمّد اقبال و دیگران با همه‌ی خدمات ارجمند و گران‌بهایشان، همگی این نقص بزرگ را در کار خود داشتند که به جای بر پا کردن یک انقلاب اسلامی، به یک دعوت اسلامی اکتفا کردند و اصلاح جوامع مسلمان را نه با قوّت و قدرت انقلاب، که با تلاش روشنفکرانه و فقط با ابزار قلم و زبان جستجو کردند. این شیوه، البتّه ممدوح و مأجور بوده و هست، امّا هرگز از آن، توقّع نتایجی همچون نتیجه‌ی عمل پیامبران اولوالعزم را که سازندگان مقاطع اصلی تاریخ بوده‌اند نباید داشت. کار آنان در صورت صحّت و مبرّا ماندن از عیوب سیاسی و نفسانی، تنها میتوانست زمینه‌ساز یک حرکت انقلابی باشد و نه بیشتر. و لذا مشاهده میشود که سعی و تلاش بی حدّ و حصر مخلصان این گروه هرگز نتوانسته حرکت معکوس و رو به انحطاط ملل مسلمان را متوقّف کند، یا عزّت و عظمتی را که آنان از آن نام می‌آورده و در آرزویش آه و اشک می‌افشانده‌اند، به مسلمانان برگرداند، و یا حتّی اعتقاد و باور اسلامی را در توده‌های مردم مسلمان تقویت کرده و نیروی آنان را در خدمت آن به کار گیرد و یا دامنه‌ی جغرافیایی اسلام را گسترش دهد؛ و این بکلّی از روش پیامبر عظیم‌الشّأن اسلام (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) جدا است و این بر هر کس که اندکی تاریخ بعثت و هجرت رسول معظّم (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را بداند، آشکار است.

«23»