امروزه قلمهای مزدور و دستهای فروختهشده به دشمن در کار آنند که این پشتوانهی معنوی انقلاب را در چشم مردم تضعیف کنند. دشمن انقلاب، جامعهی روحانیّت را در صورتی تحمّل میکند که روحانیّون از دخالت در امور سیاست و حضور در صحنههای انقلاب کنار بکشند و مانند جمعی از روحانیّونِ بیخبر و متحجّرِ گذشته و حال، به کنج مدارس و مساجد اکتفا کنند و کشور و زندگی مردم را به آنان بسپارند و از جملهی پدیدههای پُرمعنی آن است که در تمام مدّت مبارزات و نیز سالهای پس از پیروزی، علمای متحجّر و بیخبر از حوادث کشور و دور از جریانهای سیاسی، هیچ گاه در معرض تهاجم دشمنان قرار نگرفتند؛ بلکه حتّی گاه مورد ستایش و تمجید نیز واقع شدند و حملات جسمی و تبلیغی و حتّی تهمت ارتجاع و واپسگرایی از سوی روشنفکرنمایانِ عامل بیگانه، تنها متوجّه علما و روحانیّونی شد که از لحاظ اندیشهی سیاسی و نوآوریهای عرصهی علم و عمل، درخشیده و به عنوان قشری پیشرو و مترقّی و آگاه شناخته شدهاند.