آیا روشنفکرنمایانی که در سایهی آزادی اسلامی، فرصت و امکان آن را یافتهاند که صفحاتی را به داعیهی روشنفکری، از سخنانی خوشایند بیگانگانِ مطرود پُر و منتشر کنند، شهامت آن را دارند که بصراحت اقرار کنند که داغ و غصّهی آنان نه برای علم یا آزادی بلکه به خاطر جمع شدن سفرهی ننگین فسق و فساد و کوتاه شدن دست مروّجان فرهنگ تباهگر غربی است و دشمنی آنان با نظام، نه به دلیل وجود عیب و نقیصهای در آن، بلکه به انگیزهی بازگشت به همان دنیای شرمآوری است که بیگانگان برای آنان به وجود آورده و از خود آنان در راه آن کمک گرفته بودند؟ از مسخشدگان فرهنگ استعماری غرب هیچ انتظاری نیست؛ امید و انتظار از روشنفکران صادق و دلسوزی است که تعالی و عزّت و پیشرفت معنوی و مادّی ملّت و کشور خود را میجویند و سلطهی بیگانه را در همهی اَشکالش مردود میشمارند. شایسته است که اینان نظام اسلامی را که مایهی عزّت ایران و حیات دوبارهی ملّت است قدر بدانند و مسئولیّت خود را در آن بشناسند.