هر کسی که به خطّ انقلاب و اسلام ناب محمّدی (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) نزدیکتر است، به ضربات و حملات و تهمتها و هوچیگریها و سوءقصدها و بدجنسیها و موذیگریهای جناح استکبار هم نزدیکتر است. با هر آخوندی بد نیستند؛ با بعضی از آخوندها خیلی هم خوبند؛ همچنان که در دستگاه سلطنت هم همینجور بود. آن دستگاهی که ریشهی روحانیّت را میخواست بکَند، خاطر بعضی از آخوندها را میخواستند؛ به آخوندهای درباری پول میدادند، برایشان کار میکردند، سفارش میکردند که عمامهتان را هم یک خرده بزرگتر کنید، ریشتان را هم یک خرده بلندتر کنید اینها را دیده بودیم، اینها را خبر داریم خیلی خاطرشان را هم میخواستند؛ با آنها ملاقات هم میکردند. البتّه چون ذات آن دستگاه، ذات متکبّر و خبیث و رذلی بود، محبّت و نوکری آن علما را آنچنان که باید و شاید هم قدردانی نمیکرد؛ همانهایی که نوکر آن دستگاه بودند، زبانشان به مردم و به بقیّهی روحانیّون، دراز بود و زور میگفتند امّا به خود دستگاه نه؛ خود آن رأس طغیان و نوکرهای بالایش، تحقیرشان هم میکردند، بیمحلّی به آنها میکردند، بیاحترامی به آنها میکردند، میدیدند چقدر اینها پستند؛ این را هم ما اطّلاع داشتیم. امروز هم همینجور است؛ امروز هم با علمای خوب بدند؛ با امام بدند که آن بزرگوار یک لحظه در راه خدا درنگ نکرد؛ یک ذرّه از نیروهای خودش را در پیمودن این راه بیاستفاده نگذاشت؛ با تمام وجود و در تمام آنات زندگی به سمت آن هدف عالی و مقدّس رفت؛ خدا هم او را کمک کرد؛ با او بد بودند؛ [امّا] با فلان آخوند ضدّانقلابِ مرتجعِ نوکرصفت، خوب هم بودند. هر کسی را که دستگاه قضائی اسلام، دیروز و امروز، به خاطر جرمی و به خاطر فسادی محکوم کند بحمداللّه ما افتخار میکنیم که دستگاه قضائی ما که عمدتاً متشکّل است از علما و روحانیّون و فضلا و مدرّسین، نسبت به خاطی در لباس روحانیّت هم که باشد، اغماض نمیکند؛ این از افتخارات ما است؛ هیچ کس نمیتواند این تهمت را به روحانیّت بزند که اینها، هملباسهای خودشان را رعایت میکنند؛ نخیر، ابداً؛ دارید میبینید دیگر؛ خطای ملبّس به لباس روحانیّت دیده میشود، سنجیده میشود، محاکمه میشود و به حسب عِظَم یا صِغَر جرم، مجازات معیّن میشود؛ البتّه در مواردی، چون معمّم است، مجازات هم سنگینتر از غیر معمّم است؛ این را [هم] داریم؛ بعضی از محترمین و از آقایان صاحب صدق نیّت که غرض سوئی ندارند، گاهی به ما مراجعه میکنند، میگویند اگر این جرم را غیر روحانیّون داشته باشند، همینجور و با همین شدّت با آنها رفتار میکنند؟ ما میگوییم آنجایی که یک مجازات مشخّصی است، خب نسبت به همه یکسان است، [امّا] آنجایی که قاضی در سعه است، در مجازات میتواند خفیف بگیرد و ثقیل بگیرد و شدید بگیرد، یکی از عوامل مشدّده در مجازاتها، تلبّس به این لباس است؛ این به قول قضات از علل مخفّفه نیست، از علل مشدّده است و همینجور عمل میکنند تا یک نفری به خاطر توطئه و خباثت، به خاطر زمینهچینی کودتا، به خاطر مخالفت با نظام اسلامی، به خاطر تهمت و اهانت نسبت به رزمندگان و فداکاران و این جوانهای پاک و مقدّس ما در این دوران که به اسلام آبرو دادند، مورد محاکمه قرار گرفت و مجازات شد، یا علیه انقلاب، علیه نظام قیام کرد و محاکمه شد و مجازات شد، یا دچار یک فساد اخلاقی و لغزش اخلاقی شد و محاکمه شد و مجازات شد، فوراً میبینید دستگاههای خارجی میشوند عاشق این روحانی فاسد و مجازاتشده، و مبلّغ او؛ برایش تبلیغ میکنند، مظلومش میشمارند، دستگاه را زیر سؤال میبرند؛ [میگویند] چرا این را کشتند؟ اگر مسن باشد یک جور، اگر مقام بالا باشد یک جور، اگر مقام پایین باشد یک جور؛ پس با هر روحانیای بد نیستند؛ با روحانیِ راه خدا بدند. خب، این وضعِ امروز شما است؛ به خاطر چه؟ به خاطر همان اهمّیّت حضور شما، اهمّیّت مسئولیّت شما.