بیانات و مکتوبات 1369


1. در ابتداى دیدار ــ که در مشهد مقدّس برگزار شد ــ حجّت‏الاسلام ‌والمسلمین عبّاس واعظ‌طبسی (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان خراسان و رئیس حوزه‌‌ی علمیّه‌ی مشهد) گزارشی ارائه کرد. 2. ریشه‏دار 3. نزدیک شدن 4. موقعیّت، اعتبار 5. نهج‏البلاغه، حکمت ۷۳؛ «هر کس خود را پیشواى مردم خواهد، باید به تعلیم خود بپردازد، پیش از آنکه به تعلیم دیگران همّت گمارد.» 6. نهج‌البلاغه، نامه‏ى ۴۵؛ «ولى مرا به پرهیزکارى و مجاهدت در راه خدا و عفّت و درستکارى یارى دهید.» 7. کج 8. طلایه‌داران، جلوداران 9. بیانات در دیدار و عمامه‌گذاری جمعی از طلّاب به مناسبت مبعث پیامبر اکرم (صلّی‌ اللّه‌ علیه‌ و ‌آله) (15/12/1367) 10. اهمّیّت 11. عقدی که یک طرف زمینی را برای مدّت معیّنی به دیگری میدهد تا در آن کشت نماید و محصول را بین خود به نسبت توافق‌شده تقسیم نماید. 12. قراردادی بین صاحب درخت و مانند آن، و شخصی که متعهّد انجام دادن امور مربوط به آن میشود در مقابل سهمی از ثمره‌ی درخت. 13. عقد یا قراردادی که بر اساس آن، بدهکار، مالی را برای وثیقه و تضمین به بستانکار میدهد. 14. گستره، ظرفیّت 15. «حِیَل ربا» اصطلاح فقهى و دینى است. حِیَل ـ جمع حیله ـ به راهکارهایى اطلاق میشده است که گاهى به‌ عنوان گریز از ربا و به قصد پرهیز از آلوده شدن به معاملات ربوى توصیه میشده است. «حیله» در زبان عربى لزوماً واجد بار منفى نبوده و به معناى «چاره»، «راهکار»، «طریق نجات» و «چاره‏جویى» هم به کار میرفته است. نخستین بار نیز اصطلاحى مانند «حِیَل الشّرعیّه» به همین معنا ناظر بوده است. متأسّفانه گاه برخى از راهکارها و چاره‏جویى‏ها، با اصول و مبانى دینى سازگار نبوده و موجب نقض غرض میشده و ابزارى براى سوء ‌استفاده‏ى رباخواران بوده است. به‌ عنوان مثال، اگر کسى به دیگرى وام بدهد و پس از مدتى وام‌گیرنده تمامى مبلغ را عیناً به وام‌دهنده تأدیه کند و سپس همان موقع یا در موقعیّت دیگر، وام‌گیرنده از وام‌دهنده جعبه‏ى کبریت یا شاخه‏ى نبات یا کالایى مشابه را به قیمتى که بهاى واقعى آن نیست، بلکه در حقیقت معادل بهره‏ى ربوى وام قبلى است، بخرد، چنین راهکارى را نمیتوان چاره‏جویى شرعى به معناى مثبتش تلقّى کرد. به دلیل رواج نسبى این قبیل معاملات در گذشته و در مقاطع زمانى خاص، اصطلاح «حِیَل ربا» و حتّى «حِیَل الشّرعیّه» در ذهن کسانى که با مفاهیم فقهى آشنایى کافى نداشته‏اند، بیشتر حامل بار منفى بوده است. البتّه بسیارى از فقها نیز حِیَل ربا را به‌ صورتى که در مثال مذکور آمده است، مردود دانسته‏اند. 16. هیئتی که پس از انقلاب و برای حلّ مشکلات روستاها در زمینه‌ی ساماندهی امر کشاورزی و زمین تشکیل گردید. 17. اکثر، عمده 18. وقعة صفّین، ص ۱۱۵؛ «ما در این جنگ شک داریم.» 19. آماده و مهیّا 20. باارزش، راست، صحیح

«22»