بیانات و مکتوبات 1369


آنچه امروز متن جامعه‌ی ما است، همان خطّ امام و راه امام است. آنچه ما آن را به صلاح دین و دنیای خودمان میدانیم، همان چیزی است که با انگشت اشاره‌ی امام در مقابل ما باز شده و قدم در آن گذاشتیم و یازده سال با قدرت در آن حرکت کردیم، باز هم تا جان در بدن داریم، آن راه را ادامه خواهیم داد. از هیچ یک از آرمانهایی که به وسیله‌ی امام (رضوان اللّه تعالی علیه) ترسیم شده، چه در زمینه‌ی مسائل داخلی: در زمینه‌ی عدالت اجتماعی؛ در زمینه‌ی ترجیح پابرهنگان و منافع و خواستها و انگیزه‌ها و احساسات آنها بر مرفّهین و به تعبیر امام «مرفّهین بی‌درد» در نظام اسلامی و در کشور ما؛ در زمینه‌ی حمایت مردم از مسئولین و این را فریضه دانستن؛ در زمینه‌ی تکیه‌ی مردم بر نیروهای خودشان و حرکت به سمت جوشاندن سرچشمه‌های استعداد در درون کشور و خودکفائی؛ و چه در زمینه‌ی مسائل خارجی: مقابله‌ی با استکبار؛ خطّ جدایی از ابرقدرت‌ها و قدرتهای دخالت‌کننده؛ آن چیزی که با عنوان افتخارآمیز «نه شرقی و نه غربی» معرّفی میشد، آن روزی که دنیا واقعاً بلوک‌بندی شرق و غرب داشت؛ مبارزه‌ی با قدرتهای ظالم و ستمگر عالم؛ مقابله و معارضه‌ی حتمی با هر آن نشانه‌ای که از سلطه‌گری در دنیا مشهود باشد، در هر جای دنیا فرقی نمیکند؛ تسلّط چنگالهای نظام سلطه از نظر ما مردود است نسبت به هر ملّتی، نسبت به هر کشوری و هر جایی در زمینه‌ی بزرگ و اصلی شمردن مسئله‌ی فلسطین؛ و بقیّه‌ی خطوط روشنی که امام ترسیم کردند [برنمیگردیم]. پس خطّ جمهوری اسلامی این است و ما غیر از این راهی نداریم، غیر از این راه صراط و نجاتی نمی‌شناسیم، غیر از این هیچ تکلیف شرعی بر دوش خودمان احساس نمیکنیم؛ تکلیف شرعی ما این است. استکبار و تبلیغاتش و رادیوهایش و مغزهای فعّالش در درست کردن شکلهای تبلیغاتی و جمله‌های تبلیغاتی دارند تلاش میکنند که عکس این را در دنیا معرّفی کنند؛ [یعنی وجود یک] دو جریانی: یک جریان اصلیِ وسیع معتقد به تجدید نظر در مفاهیم زمان حضرت امام؛ و یک جریان کوچک بیخودی هم آن گوشه، متّکی به مثلاً چند نفر آدم [معتقد] به اصول حضرت امام؛ چنین چیزی وجود ندارد.

«10»